هدف پژوهش کمی و کاربردی حاضر که با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام گرفته است، سنجش سطح توسعه یافتگی 28 سکونتگاه روستایی مرزی دهستان خاو و میرآباد در شهرستان مریوان است که در آن بر شاخص های اشتغال تأکید گردیده است. داده های مورد نیاز از مرکز آمار ایران اخذ شده است و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس، برای وزن دهی شاخص ها از روش (PCA) در نرم افزار SPSS استفاده شده است و برای گروه بندی روستاها در خوشه های همگن، از تکنیک تحلیل خوشه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد میان روستاهای مورد مطالعه به لحاظ برخورداری از شاخص های اشتغال شکاف و نابرابری قابل توجهی وجود دارد به گونه ای که ضریب اولویت برخوردارترین روستا (روستای هانه شیخان با مقدار 985/0) بیش از 8 برابر محروم ترین روستا (روستای بیلو با مقدار 117/0) بوده است. نتایج تحلیل خوشه ای نشان داد به استثنای سه روستای هانه شیخان، انجیران و محمده که در سطوح قابل قبول قرار گرفته اند، 25 روستای دیگر دهستان در سطوح نامناسبی قرار گرفته اند و درجات مختلف محرومیت را به لحاظ برخورداری از شاخص های اشتغال تجربه می کنند که تا حدودی مغایر با اهداف توسعه موزان و یکپارچه است. به نظر می رسد برای تعدیل شکاف و نابرابری وضع موجود و فراهم کردن بستر اشتغال زای مکان محور در این روستاها، ساماندهی مرز باشماق، توسعه گردشگری روستایی، مدیریت منابع آب محلی و توسعه بازاریابی، چهار محور کلیدی برای توسعه و رونق اشتغال در محدوده مورد مطالعه هستند که برای استفاده بهینه از آن ها، حمایت همه جانبه مادی و معنوی نهادهای متولی بخش دولتی و خصوصی از الزامات اساسی بوده و لازم است در این فرایند، مشارکت فعال روستاییان در تمامی سیاست گذاری ها و برنامه ریزی ها در نظر گرفته شود.