نگاه نویسنده، به مثابه یک ایرانی، به نظریه ادبی یک نگاه برده وار نبوده و پرهیز از انفعال و داشتن رویکرد انتقادی به تودوروف از نقاط قوت کتاب کلک خیال انگیز ابوالفضل حری است . ضمن اذعان به ژرف اندیشی نویسنده در بسیاری از موارد، مهمترین کاستی کتاب فهم غیرتاریخی و صرفاً ساختارگرایانه از تودورف است: تودورف یک ساختارگرای صرف نیست و بوطیقای وهمناک از نگاه او یک منطق صرفاً ساختاری ندارد. تقریباً همه ی آثاری که تودوروف به عنوان وهمناک معرفی می کند از ادبیات قرن نوزدهم انتخاب شده اند و خود تودورف در کتاب فانتاستیک بر مرگ ادبیات وهمناک در دوره ی معاصر تأکید می کند. برایان مک هیل با بازخوانی «تردید معرفت شناختی» تودوروف، منطق تاریخی بوطیقای وهمناک را تبیین می کند و نشان می دهد که دلیل محدود شدن وهمناک به قرن نوزدهم ارتباط این ژانر با منطق تاریخی دوران مدرنیته است. تمرکز نویسنده بر ادبیات کهن ایران نشانه ی خوانش غیرتاریخی حری از تودوروف دانست. برخی از رمانهای معاصر فارسی، برای نمونه زنان بدون مردان شهرنوش پارسی پور، درخت انجیر معابد احمد محمود، و همنوایی شبانه ارکستر چوب ها، اگرچه لزوماً وهمناک نیستند می توانستند موضوع بحث های سودمندی درباب تمثیل، شگرفی، شگفتی، گروتسک و غیره باشد.