1403/02/13
بختیار سجادی

بختیار سجادی

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 4565
دانشکده: دانشکده زبان و ادبیات
نشانی: سنندج، دانشگاه کردستان، دانشکده زبان و ادبیات، گروه زبان و ادبیات انگلیسی و زبانشناسی 6617715175
تلفن: +98-87-33664600

مشخصات پژوهش

عنوان
خوانش لاکلائویی از اِدی به شهر شعر می رود اثر ریچارد فورمن
نوع پژوهش
مقاله چاپ‌شده در مجلات علمی
کلیدواژه‌ها
پسامارکسیسم، نظریه ی گفتمان، دال تهی،نمایشنامه ی هیستریک-بودشناسانه ، سوژه (عامل نقشپذیر).
سال 1393
مجله نقد زبان و ادبيات خارجي (پژوهشنامه ادبيات و علوم انساني سابق)
شناسه DOI
پژوهشگران علیرضا احمدی راد ، بختیار سجادی

چکیده

این مقاله بر آن است تا نمایش اِدی به شهر شعر می رود اثر ریچارد فورمن را با توجه به رویکرد پسامارکسیستی ارنستو لاکلائو تجزیه و تحلیل کند؛ این رویکرد مفهوم دال تهی را در بررسی سوژه (عامل نقشپذیر) به کار می گیرد. ظهور رویکرد پسامارکسیستیِ لاکلائو به اواسط دهه ی 80 برمی گردد، یعنی زمانی که وی از مارکسیسم تقلیل گرا فاصله گرفت و نظریه ی گفتمان خود را از نو تدوین کرد. تصور گفتمانی-تحلیلی لاکلائو از ایدئولوژی و هژمونی به واسازی مفاهیم کلیدی زیر انجامید: گفتمان، دال شناور، دال تهی، ضدیت، و مقوله ی سوژه. به طور مشابه، نمایشنامه ی هیستریک-بودشناختی فورمن، که فاقد هر گونه استراتژی روایی برنامه ریزی شده است، از نتیجه گیری ها و تصورات نابهنگام و پیش ازموعد خواننده جلوگیری می کند. هدف نمایشنامه های فورمن دوری گزیدن از خودِ شرطی شده (به لحاظ اجتماعی) از طریق رهاسازی تکانه ها است. بنابراین، بین مفاهیم انتقادی لاکلائو و تئاتر هیستریک-بودشناختی فورمن نوعی همگرایی وجود دارد چراکه هر دو سوژه ای گسسته را در ساختارهای گفتمانی نشان می دهند.