صرف نظر از تفاوتهای قومی و نژادی، ادبیات هر قومی را می توان مجموعه ای از رفتار، منشهای اجتماعی فرهنگی و سیاسی آن دانست که مرور زمان آن را به پاره ای از تمدن ملتها مبدل ساخته است. اگرچه در نگاه اول کلمه ادبیات ذهن را به سوی مجموعه ای از شعرها، متنها و گفته ها می کشاند اما در واقع تمامی اینها تنها مظهر و تجلی آن است؛ البته چون چنین نامگذاری ای بجا و مصطلح است و هرجا سخن از ادبیات به میان می آید منظور همان آثار منظوم و منثور است که از هر قوم و ملتی بجا مانده است. ملت کرد نیز دارای ادبیات دیرین و درخشانی است که در طول تاریخ دگرگونی ها و تحولات بسیاری به خود دیده است. مقاله ی حاضر از این دریچه نگاهی به ادبیات کردی افکنده است. امید که تاریخ ادبیات کردی صورت منسجم تر و روشمند و در عین حال گویا و جامع به خود گیرد.