الگوی خیس شدگی یکی از عوامل مهم در طراحی و مدیریت صحیح سیستم های آبیاری قطره ای سطحی و زیر سطحی می باشد. آگاهی از این الگو برای تعیین دقیق فاصله بین قطره چکانها و فاصله بین لاترال ها از اهمیت ویژه ای برخودار است. در این تحقیق عملکرد چندین مدل مهم و پر کاربرد (شوارتزمن و زور، امین و اخماج، کریمی، کندلوس و همکاران و ال اگیدی و همکاران) با استفاده از داده های آزمایشگاهی به منظور انتخاب بهترین مدل مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمایش ها در یک مدل فیزیکی پلکسی گلاس شفاف با ابعاد (3m×1.22m×0.5m) به انجام رسید. در این تحقیق از سه نوع بافت (بافت متوسط، سنگین و سبک) مجزا استفاده گردید. در این تحقیق قطره-چکان ها در چهار عمق نصب (اعماق صفر (سطحی)، 15 (H1)، 30 (H2) و 45 (H3)سانتی متری) مورد ارزیابی قرار گرفتند و همچنین دبی های قطره چکان ها با زمان آبیاری 6 ساعت و با مقادیر 4/2 (Q1)، 4 (Q2)، 6 (Q3)، لیتر بر ساعت اعمال گردید. نتایج ارزیابی بین مقادیر شبیه سازی شده و اندازه گیری شده نشان داد که مدل ال اگیدی و همکاران با دقت بالایی الگوی پیاز رطوبتی را پیش بینی می کنند. متوسط مقادیر شاخص میانگین ریشه دوم خطا (RMSE) در توزیع افقی جبهه رطوبتی (برای سیستم آبیاری قطره ای سطحی و دبی 4 لیتر در ساعت) و برای بافت های رسی، لومی و شنی به ترتیب برابر با 071/0، 032/0 و 034/0 برآورد گردید همچنین، متوسط مقادیر این شاخص برای توزیع عمودی جبهه رطوبتی برای بافت های مورد بررسی به ترتیب، 017/0، 019/0 و 072/0 می باشد که نشان از برتری نسبی این معادله نسبت به معادلات دیگر می باشد. در نظر گرفتن این روابط در طراحی سامانه-های آبیاری قطره ای سطحی و زیر سطحی می تواند باعث بهبود عملکرد این سامانه ها گردد.