این تحقیق با هدف تبیین تغییرات تنوع، غنا و یکنواختی گونه های گیاهی در مدیریت های مختلف (وضعیت های مختلف) در 5 تیپ گیاهی انجام گرفت. برای این منظور پس از تعیین تیپ های گیاهی، وضعیت مرتع به روش چهار فاکتوره محاسبه گردید . درصد تاج پوشش و تراکم گونه های گیاهی در مسیر ترانسکت ها و در داخل پلات ها برای محاسبه تنوع، غنا و یکنواختی تعیین شد. تنوع با شاخص سیمپسون، تابع شانون – وینر و شاخص هیل (N1 و N2)، غنای گونه ای با روش های مارگالف، من هینیک، ریرفکشن، روش بوت استرپ و جک نایف و یکنواختی گونه ها نیز به روش های سیمپسون، کامارگو، اسمیت - ویلسون و شاخص اصلاح شده نی برآورد شد. برای تبیین ارتباط بین تغیرات تنوع، غنا و یکنواختی گونه های گیاهی با مدیریت های مختلف از آزمون مقایسه میانگین ها (آزمون تی ) استفاده شد. نتایج نشان داد که در مدیریت های مختلف با تغییر وضعیت مرتع می توان روندی از تغییرات منظم بین معیار های پوشش گیاهی با وضعیت مرتع مشاهده نمود و در غالب روش های برآوردی تنوع و غنای گونه ای در وضعیت های مختلف مرتع تغییرات همسویی مشاهده می شود. با توجه به ترکیب و تراکم و وضعیت مرتع، برای تنوع گونه ای، شاخص سیمپسون در وضعیت خوب، شاخص مارگالف در وضعیت متوسط و شاخص شانون-وینر در وضعیت ضعیف از عملکرد بهتری برخوردار هستند. برای برآورد غنا در وضعیت های خوب و متوسط، روش های مارگالف و منهینیک و روش بوت استریپ در وضعیت ضعیف و برای یکنواختی سیمپسون در وضعیت خوب، کامارگو در وضعیت متوسط و ضعیف از عملکرد بهتری برخوردارند. در وضعیت خوب و متوسط، بین برآورد های مربوط به تنوع و غنای گونه ای نسبت به وضعیت ضعیف در سطح 5% اختلاف معنی داری وجود داشته، اما شاخص یکنواختی در وضعیت های مختلف اختلاف معنی داری نشان نمی دهد. این نتیجه بر همسویی غنای گونه ای با تنوع در وضعیت های مختلف مرتعی تاکید می کند.