این تحقیق با مرور رویکردهای انتقادی به یادبودهای پس از جنگ جهانی اول و دوم آغاز شده است. بحث اصلی منتقدان، بی معنا شدن یادبودها پس از گذشت زمان و برای نسل های آینده است. ازاین رو، در این تحقیق، رویکردهای انتقادی، از دیدگاه تئوری های معنای مکان مورد بررسی قرار گرفته اند. پس از بررسی های میدانی نمونه ی موردی، یک چارچوب تحلیلی برای طراحی مجموعه ی یادمانی بمباران شیمیایی شهر سردشت ارائه شده است. در این مدل، دو زمینه ی فیزیکی و اجتماعی، و سه فرآیند معناپردازی، شامل امکان ِتغییر، ارزش گذاری و تداوم حضور، عوامل موثر بر تداوم معنای مکان ِ بنای یادبود شناسایی شده اند. طراحی معماری تحقیق بر اساس چارچوب تحلیلی فوق الذکر، شکل گرفته است و در یک شبیه سازی کامپیوتری، در اختیار کاربران قرار گرفت تا ضمن ارزیابی طراحی معماری تحقیق، بتوان، درستیِ مدلِ عوامل موثر بر تداوم معنای مکان بنای یادبود را نیز مورد بررسی قرار داد. نتایج حاصل از تحلیل آماریِ 268 پرسشنامه ی تصویریِ ساختاریافته و آنلاین، نشان می دهد که مدل مفهومی تحقیق در شناسایی عوامل موثر بر تداوم معنای مکان بنای یادبود موفق عمل کرده است. به دیگر سخن، بین تمام زمینه ها و عوامل ارائه شده در مدل مفهومی و تولید و بازتولید معنایِ مکان ِبنای یادبود رابطه ی معنادار وجود دارد. در این میان، «زمینه ی کالبدی» بیش از «زمینه ی اجتماعی» بر تداوم معنای مکان یادبود موثر است و از میان سه فرآیندِ انتساب معنا به مکانِ یادبود، فرآیند «ارزش گذاری» بیشترین نقش را در تولید و بازتولید معنای مکان بنای یادبود دارد. آن چه نتایج این تحقیق را برجسته تر می کند همپوشانیِ مفهومیِ نتایج، با رویکردهای انتقادی و جدید ضدیادبودها در طراحی یادبودهاست.