کودکی در معنای عام (زیر 18 سال)، بازه ای از زندگی انسان است که نیازهای فیزیکی، اجتماعی، هیجانی، شناختی و زبانی خاص خود را دارد. دوره ی میانی کودکی، نقش موثری در سلامت، یادگیری و رشد هیجانی- اجتماعی، فیزیکی و شناختی افراد دارد. این دوره از زندگی کودکان مصادف با رفتن به دوره ی اول ابتدایی است. این پژوهش بر آن است که با مشارکت دادن کودکان ، برخی از نیازهای مرتبط با فضای آموزشی را فهم و تحلیل کند و درنهایت براساس آن ها یک مدرسه ای پاسخگو طراحی شود. دراین چارچوب و ضمن رعایت ملاحظات اخلاقی (بیانیه هلسینکی، راهنمای اریک و اخذ مجوزهای لازم) از میان مدارس ابتدایی دوره اول در شهرستان مریوان، دو مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شدند. با 180 کودک در هر سه پایه، بحث و گفتگوی عمیق صورت گرفت. تمامی بحث ها ضبط و بعد به متن تبدیل شد. با توجه به اینکه نتیجه مصاحبه ها از الگوی خاصی برخوردار بود، متن ها پس از کدگذاری، به صورت کمی هم توصیف شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد کودکان بسیاری از نیازهای خود را در دو فضای حیاط و کلاس دنبال می کنند. حیاط از نظر 82 درصد کودکان برای نیازهای فیزیکی انتخاب شد. جالب اینکه برای نیازهای اجتماعی حیاط از دید 40 درصد کودکان و کلاس از دید 59 درصد آن ها می تواند پاسخگو باشد. درحالی که برای نیازهای هیجانی، 43 درصد کودکان، حیاط و نزدیک به 54 درصد، کلاس را انتخاب کردند. درکنار این دو فضا، قرارگاه های دیگری توسط کودکان معرفی شدند. این نشان می دهد فضاهای مختلف می توانند برای نیازهای مختلف تاثیرات خود را داشته باشند. به عنوان مثال حیاط تنها جایی برای بازی نیست و می تواند یک فضای یادگیری خاص باشد. درنهایت راه حل ها با ادبیات موضوع مقایسه شد و در طراحی فضاهای ترجیحی کودکان به کار رفتند.