جنگلداری سنتی در جنگل های زاگرس به شکل های مختلف و با ریشه در دانش بوم شناسی سنتی مردم محلی برای تأمین نیازهای معیشتی انجام می گیرد. در این مطالعه سه الگوی جنگل-چرایی شاخه زاد جوان، شاخه زاد کهنسال و الگوی بینابینی به علاوه یک تودۀ حفاظت شده با هم مقایسه شد. مشخصه های درختان در قطعه نمونه های با مساحت های مختلف اندازه گیری و ساختار توده های هر الگو با استفاده از شاخص های تنوع ساختاری مارگالف، برگرپارکر، تنوع شانون، سیمپسون و یکنواختی شانون ارزیابی شد. نتایج نشان داد که میانگین قطر و ارتفاع تودۀ کهنسال و حفاظت شده به طور معنی داری بیشتر از دو تودۀ دیگر بود. بیشترین تراکم توده، کمترین مقدار رویۀ زمینی، زادآوری قابل قبول و توزیع قطری نمایی وارون با دامنۀ پراکنش قطری محدود، از ویژگی های شاخه زاد جوان بود. در الگوی کهنسال و میانسال پراکنش قطری به صورت زنگوله ای با چولگی مثبت، اما با دامنۀ پراکنش به نسبت زیاد و ضعف زادآوری مشاهده شد. بر پایۀ شاخص ها، بیشترین تنوع اندازه ای در تودۀ حفاظت شده آرامگاه و کمترین آن در الگوی بینابینی وجود دارد و در میان توده های بهره برداری شده نیز الگوی کهنسال بهترین وضعیت را داشت. الگوی شاخه زاد جوان با توجه به ضعف هایی مانند محدودیت دامنۀ پراکنش قطری، اتکای زیاد به پایه های جوان و موجودی کم، تنوع ساختاری ضعیف تری نسبت به الگوی کهنسال دارد. در ساختار تودۀ کهنسال، با وجود ضعف هایی مانند نبود زادآوری کافی و کمبود درختان جوان، نقاط قوتی وجود دارد که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد. اندوخته گیری و افزایش موجودی در جست گروه های جوان و کمک به استقرار زادآوری در الگوی کهنسال مهم ترین اقدام های اجرایی پیشنهادی هستند.