توسعه پایدار بهعنوان یک چارچوب مفهومی چندبُعدی، مستلزم همافزایی میان فعالیتهای اقتصادی، سیاستهای اجتماعی، مدیریت محیط زیست و حکمرانی مؤثر است. در این سخنرانی، با تمرکز بر جنگلهای زاگرس، ابعاد نظری، اجرایی و سیاستی توسعه پایدار منابع طبیعی مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا مفهوم مدیریت پایدار جنگل (SFM) بهعنوان یک رویکرد پذیرفتهشده جهانی معرفی شده و معیارهای اجرایی آن در سطوح محلی، ملی و بینالمللی تبیین گردید. در ادامه، عوامل مؤثر بر تخریب جنگلهای زاگرس از جمله رشد جمعیت، تغییرات اقلیمی، توسعه معادن، گسترش کشاورزی، بهرهبرداری سنتی و طغیان آفات شناسایی و ناکارآمدی طرحهای اجرایی نظیر جنگلکاری مشارکتی، طرح طوبی و بهرهبرداری از محصولات فرعی جنگل تحلیل شد. یافتهها نشان میدهد که فقدان دانش فنی، عدم پذیرش اجتماعی، ناهماهنگی نهادی و کمبود اعتبارات از مهمترین موانع تحقق اهداف مدیریتی در این منطقه هستند. تحلیل سیاستهای کلان توسعهای کشور و استان کردستان نشان میدهد که منابع طبیعی در اولویت برنامههای توسعه قرار نگرفته و سهم بودجهای آنها بهطور مستمر در برنامههای توسعه کشور کاهش یافته است. همچنین، رویکرد تقابلی و بالا به پایین با جوامع محلی، ضعف حکمرانی، تمرکزگرایی و فقدان درک ارزشهای اکولوژیکی جنگل در میان سیاستگذاران، از چالشهای ساختاری نظام تدبیر محسوب میشوند. در پایان، بر ضرورت بازنگری در سیاستهای منابع طبیعی، تقویت حکمرانی مشارکتی، بهرهگیری از هویت اجتماعی و ایجاد سازمان مستقل مدیریتی برای زاگرس تأکید شد. دستیابی به توسعه پایدار در این منطقه مستلزم عبور از رویکردهای سنتی و یکجانبه و حرکت بهسوی نظامهای مدیریتی چندبُعدی، منعطف و جامعهمحور است.