مقدمه و هدف: در سالهای اخیر پیرو شکست سیاستهای مدیریت دولتی در جنگلهای زاگرس، رویکرد مدیریت مشارکتی مورد تأکید سازمان منابع طبیعی کشور قرار گرفته است. اگرچه سازوکار اجرای این سیاست و چارچوب آن به روشنی بیان نشده است اما استفاده از ظرفیتهای همه دستاندرکاران بهویژه زنان از مهمترین نمودهای تحقق مدیریت مشارکتی است. زنان روستایی نیمی از جمعیت بهرهبردار منابع طبیعی را تشکیل میدهند و باوجود محدودیتها، بهطور گستردهای در فعالیتهای مدیریتی، اجتماعی و اقتصادی روستایی ایفای نقش میکنند. با این حال بیشتر تمرکز و تلاش مدیران در مورد مشارکت، متوجه مردان بوده است. زنان روستایی به واسطه ارتباط گسترده با منابع طبیعی و همچنین انتقال دانش، اطلاعات و اعتقادات خود به نسل آینده بر کیفیت مدیریت و حفاظت این منابع تأثیر میگذارند. از اینرو، در این پژوهش شناسایی نقش زنان روستایی در فعالیتهای مرتبط با مدیریت منابع طبیعی در روستاهای منطقه چهارزبر کرمانشاه مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روشها: برای انجام این پژوهش چهار روستای چهارزبر علیا، دهسفید، گوهرآباد و کاشنبهلک در بخش ماهیدشت استان کرمانشاه بهدلیل وجود پوشش جنگلی و اشتغال بیشتر روستاییان به مشاغل روستایی و دامداری برای گذران معیشت انتخاب شد. به تعداد 153 زن ساکن روستاهای مورد بررسی مصاحبه انجام شد و دادهها با روش پیمایشی با استفاده از پرسشنامه محققساخته نیمهساختاریافته، مصاحبه رو در رو با زنان و مشاهده مستقیم فعالیتهای آنان جمعآوری شد. ویژگیهای فردی پاسخگویان، مشخصات عمومی خانوار، نقش زنان و زمان مشارکت آنان در فعالیتهای گوناگون مدیریت و بهرهبرداری منابع طبیعی، ارتباط زنان با اداره منابع طبیعی، شناخت زنان از منابع طبیعی روستا، تکرارپذیری فعالیتها و مشارکت و همراهی دیگر افراد از متغیرهایی بودند که برای بررسی نقش زنان در مدیریت (حفاظت و بهرهبرداری) منابع طبیعی ثبت و اندازهگیری شد. بهمنظور ارزیابی نقش زنان در مدیریت و تصمیمگیری در سطح خانوار، نقش آنها در مدیریت و کنترل هزینه و درآمد مورد سوال قرار گرفت. تحلیل همبستگی اسپیرمن بهمنظور تعیین ارتباط بین ویژگیهای مختلف فردی و اجتماعی زنان با جنبههای مختلف فعالیتهای انجامشده آنان انجام شد. یافتهها: بر اساس یافتهها، مقدار شناخت زنان از منابع طبیعی در سطح کم تا متوسط قرار داشت. با وجود پیشبینی 30 نوع فعالیت مرتبط با منابع طبیعی در پرسشنامه، زنان فقط در 27 درصد فعالیتهای منابع طبیعی نقش داشتند درحالیکه درصد قابل توجهی (7/96 درصد) از فعالیتها با مشارکت دیگران (به ترتیب دیگر زنان، شوهر و فرزندان) انجام میشد. حضور زنان در فعالیتهایی مانند جمعآوری قارچ و گیاهان خوراکی، بذر و میوه، گیاهان دارویی و هیزم ملموستر بود، اما استفاده از چوب جنگل، خاموش کردن آتش و پرچین حیاط با سرشاخهها جزو کارهایی هستند که زنان نقش کمتری در آن داشتند. این پژوهش نشان داد که مقدار شناخت زنان از منابع طبیعی روستا متوسط تا کم بود. تحلیل همبستگی بیانگر این بود که فاکتورهایی مانند سن، فعالیت مذهبی و تمایل به مهاجرت دارای رابطه منفی و زمان فعالیت دارای رابطه مثبت و معنیداری با نقش در مدیریت و تصمیمگیری منابع طبیعی هستند. متغیرهای سن، مدت اقامت در روستا و تمایل به مهاجرت نیز رابطه منفی و معنیداری با زمان فعالیت در بخش منابع طبیعی داشتند. نتیجهگیری کلی: این تحقیق نشان داد که زنان روستاهای مورد بررسی مشارکت محدودی در مدیریت منابع طبیعی دارند. آنها صرفاً در بهرهبرداری برخی محصولات جنگلی و مرتعی نقش دارند و در حفاظت و توسعه جنگل فعالیت قابل توجهی انجام نمیدهند. بنابراین شایسته است نقش زنان در مدیریت منابع طبیعی بیش از بیش مورد توجه قرار گیرد. پیشنهاد میشود با آگاهیسازی و مشاوره به روستائیان و همچنین تقویت مشارکت زنان در این زمینه به حفظ و احیاء منابع طبیعی کمک کرد. واقعیت این است که برخلاف ادعای سازمان منابع طبیعی، جوامع محلی و روستاییان اعم از زنان و مردان نقش قابل توجهی در مدیریت منابع طبیعی ندارند. ارتباط خیلی کم با اداره منابع طبیعی، بیانگر نبود برنامههای ترویجی و آموزشی مناسب برای زنان و عدم حضور کارشناسان منابع طبیعی در میان جامعه است. بنابراین پیشنهاد میشود ادارههای منابع طبیعی و کشاورزی در برنامههای خود، آموزش جوامع محلی را بهصورت جدی در نظر بگیرند. توجه به آموزش و توانمندسازی زنان جوان از اهمیت زیادی در مدیریت منابع طبیعی دارد چرا که فعالیتهای بیشتری را در منابع طبیعی انجام میدهند، شناخت بهنسبت بیشتری از منابع طبیعی دارند و نقش آنها در مدیریت و تصمیمگیری هم بیشتر است. این پژوهش نشان داد که عامل تعیینکننده هم در مدیریت و هم در شناخت منابع طبیعی از سوی زنان، مدت زمان فعالیت آنان در این بخش است. ارزشدهی به مشارکت زنان و بهکارگیری مؤثر پتانسیل آنها در حفاظت و احیای منابع طبیعی بهمنظور برپایی نظام مدیریت مشارکتی ضروری است.