1403/09/01
احمد ولی پور

احمد ولی پور

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 56193796200
دانشکده: دانشکده منابع طبیعی
نشانی: سنندج-دانشگاه کردستان
تلفن: +98 87 33620551-3212

مشخصات پژوهش

عنوان
نقش زنان روستایی در مدیریت منابع طبیعی (مطالعه موردی: منطقه چهارزبر، کرمانشاه)
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
نقشهای جنسیتی، کار پنهان، ماهیدشت کرمانشاه، منابع طبیعی
سال 1399
پژوهشگران آرزو اکیا(دانشجو)، احمد ولی پور(استاد راهنما)، هدایت اله غضنفری(استاد راهنما)، سهراب مرادی(استاد مشاور)

چکیده

هدف اصلی این پژوهش شناسایی نقش زنان در فعالیت های مختلف مرتبط با مدیریت منابع طبیعی در روستاهای جنگلی کرمانشاه است. برای انجام این مطالعه چهار روستای چهار زبر، ده سفید، گوهرآباد و کاشنبه لک در بخش ماهیدشت کرمانشاه انتخاب شد. جامعه آماری تحقیق تمام زنان ساکن این روستاها به تعداد 153 نفر بود. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف تحقیق، این پژوهش با روش پیمایشی انجام گرفت و ابزار اصلی مورد استفاده برای جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز پرسشنامه بود. مشخصات عمومی خانوار و ویژگی-های فردی پاسخگویان، نقش زنان در فعالیت های مختلف، نقش زنان در مدیریت و تصمیم گیری درآمدها و نحوه هزینه کرد و ارزیابی میزان شناخت زنان روستایی در مورد منابع طبیعی (جنگل ها و مراتع) پیرامون محل زندگی خود در چارچوب پرسشنامه ها ارزیابی شد. فعالیت های روستایی در 11 محور شامل خانه داری، کشاورزی، دامداری، سبزیکاری، باغداری، پرورش مرغ، منابع طبیعی، فعالیت های اجتماعی، اوقات فراغت، فعالیت های مذهبی و سایر فعالیت ها طبقه بندی شد. در هر کدام از این زمینه ها، فعالیت-های مرتبط تا حد امکان مشخص شد و برای هر فعالیت سه ویژگی زمان صرف شده، تکرارپذیری و افراد مشارکت کننده به صورت خوداظهاری از زنان سوال شد. نتایج نشان داد که میانگین سن زنان شرکت کننده در تحقیق 46 سال، یک سوم آنها بیسواد بوده و با میانگین اقامت 38 سال، رضایتمندی زیادی از زندگی در روستا و تمایل کم به مهاجرت داشتند. نزدیک دو سوم خانوارها در طقه درآمدی پایین یا متوسط قرار داشتند و راهبرد اصلی تامین معیشت آنها کشاورزی – دامداری بود. بعد خانوار در این منطقه 3/3 بود و ارتباط همه آنها با اداره منابع طبیعی کم و خیلی کم بود. بر پایه زمان نرمال شده مشخص شد که بیشترین میانگین زمان صرف شده روزانه در فعالیت های خانه داری به آشپزی، در کشاورزی به وجین، در سبزیکاری به برداشت، در پرورش مرغ به مراقبت از جوجه ها، در باغداری به حفاظت باغ، در دامداری به فراوری مواد لبنی، در منابع طبیعی به جمع آوری قارچ و گیاهان خوراکی، در اجتماعی به همیاری، در مذهبی به مراسم ها و در اوقات فراغت به دیدن تلویزیون اختصاص می یابد. بر این اساس بیشترین زمان فعالیت زنان به ترتیب در خانه داری، دامداری و فراغت بود و منابع طبیعی در رده پنجم فعالیت های زنان قرار گرفت. بر پایه نتایج، زنان فقط در 27% فعالیت های منابع طبیعی نقش داشتند، در حالی که در همه کارهای پیش بینی شده در محورهای خانه داری، دامداری و مرغداری فعالیت می کردند. یافته ها بیانگر این بود که بیشتر زنان کارهای روزمره را با مشارکت و همکاری همه اعضای خانواده، سایر زنان و همسران خود انحام می دادند و پسران کمترین همکاری را با مادران خود در انجام فعالیت ها داشتند. در بخش منابع طبیعی درصد بسیار بالایی از فعالیت ها (7/96%) با مشارکت دیگران انجام می شد. زنان روستایی آشنایی زیادی با گونه های جنگلی و مرتعی و اهمیت جنگل و مرتع داشتند و کمترین شناخت آنها در مورد تعاونی های منابع طبیعی و روش مالکیت بود. به طور کلی میزان شناخت زنان از منابع طبیعی (با میانگین رتبه های طیف لیکرت 45/2) متوسط و متمایل به کم بود و 30 درصد آنان شناخت خیلی کمی نسبت به آیتم های مختلف منابع طبیعی داشتند. در مورد نقش های مدیریتی و تصمیم گیری زنان، میانگین تعداد زنان حاضر در همه فعالیت های دارای شرایط بازاریابی و فروش محصولات، حدود 63 نفر بود و میانگین حضور آنها در بازاریابی و فروش 23 نفر بود. یافته ها نشان داد که زنان روستایی در بخش کشاورزی و دامداری بیشترین و در بخش هایی مانند منابع طبیعی کمترین اختیار را در زمینه تصمیم گیری در مورد درآمدها و هزینه ها داشتند. تحلیل همبستگی نشان داد که از بین ویژگی های فردی، خانوادگی و اجتماعی زنان، سن، فعالیت مذهبی و تمایل به مهاجرت دارای رابطه منفی و زمان فعالیت دارای رابطه مثبت و معنی داری با نقش در مدیریت و تصمیم گیری منابع طبیعی هستند. متغیرهای سن، مدت اقامت در روستا و تمایل به مهاجرت نیز رابطه منفی و معنی داری با زمان فعالیت در بخش منابع طبیعی داشتند. زنانی که فعالیت مذهبی بیشتر و تمایل بیشتری به مهاجرت از روستا داشتند شناخت آنها از منابع طبیعی کمتر بود. بر عکس هر چه زمان فعالیت زنان در بخش منابع طبیعی بیشتر بود و نقش بیشتری در مدیریت و تصمیم گیری برعهده داشتند، شناخت آنها از منابع طبیعی به طور معنی داری بیشتر بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که عامل تعیین کننده هم در مدیریت و هم در شناخت منابع طبیعی میزان فعالیت در این بخش است و سایر ویژگی ها اثر کمتری بر این متغیرها دارند. در پایان پیشنهاد شد که به منظور بهره گیری از پتانسیل های ویژه زنان در مدیریت منابع طبیعی به ویژه در بخش حفاظت، مشارکت آنان به صور