هدف از پژوهش کنونی مقایسه استراتژی های اصلاح نژاد در گله مرغ بومی مازندران به کمک شبیهسازی رایانه ای بود. صفات شبیه سازیشده، وزن بدن در زمان تولد (BW1)، هشت هفتگی (BW8)، دوازده هفتگی (BW12)، زمان بلوغ جنسی (BWM)، سن بلوغ جنسی (AFE)، وزن اولین تخم (EWM)، میانگین وزن تخم مرغ در هفته های 28 تا 32 (EW28-32) و تعداد تخم مرغ (EN) بودند. در استراتژی اول خروسها بر اساس ارزش اصلاحی صفت BW12 و مرغها براساس یک شاخص چهار صفتی شامل BW12، AFE، EW28-32 و EN انتخاب شدند. در استراتژی دوم خروسها و مرغها براساس یک شاخص چهار صفتی شامل BW12، AFE، EW28-32 و EN انتخاب شدند. در استراتژی اول پس از 10 نسل صفات BW1، BW12، BWM، EW28-32 و EWM به ترتیب به میزان 1.49، 573.81، 397.58، 3.96 و 3.75 گرم و AFE وEN به ترتیب به میزان 3.51- روز و 2.09 تخم مرغ بهبود یافت. در استراتژی دوم پس از 10 نسل بهبود صفاتBW12 ،BWM ، AFE و EN به میزان 415.78 و 218.74 گرم و 9.77- روز و 9.45 تخم مرغ بود. میانگین های ضریب همخونی در استراتژی اول و دوم در پایان نسل دهم به ترتیب برابر 0.048 و 0.078 بود. نتایج حاصل نشان داد، استراتژی اول برای گله های مادر با هدف تولید گوشت و استراتژی دوم برای گله های دو منظوره با هدف تولید تخم مرغ و گوشت مناسب می باشد.