در این مطالعه وزن بدن در زمان برش و وزن پشم چرب در 537 گوسفند، طول استاپل، طول الیاف در سیستم Hauteur ، طول الیاف در سیستم Barbe و میانگین دادههای قطر الیاف در 300 گوسفند، درصد پشم واقعی، درصد الیاف مدولهشده، درصد الیاف کمپ در 302 گوسفند و دادههای درصد موم پشم در 100 گوسفند لری-بختیاری، نژادهای سنجابی x لری بختیاری و سنجابی برای بررسی اثرات ژنتیکی و محیطی (جنس، نژاد، رنگ بدن، سن و وضعیت آبستنی میش) و برآورد پارامترهای ژنتیکی و فنوتیپی (وراثت پذیری، ژنتیکی، فنوتیپی) استفاده شد. به دلیل نابرابر بودن رکوردها، تجزیه و تحلیل داده ها با روش حداقل مربعات که توسط هاروی (1960) مشخص شده است، انجام شد. برای برآورد اثرات ثابت فوق از تحلیل واریانس حداقل مربعات با استفاده از برنامه هارویLSMLMW (1987) استفاده شد. پس از تعدیل اثرات ثابت قابل توجه، وراثتپذیری با استفاده از همبستگی نیمه خواهر پدری برآورد شد. همبستگی های ژنتیکی، فنوتیپی و محیطی از طریق تجزیه و تحلیل کوواریانس خواهر و برادر نیمه پدری با استفاده از برنامه هاروی LSMLMW برآورد شد. ارزش های اصلاحی پرورش قوچ ها با استفاده از روش BLUP که توسط هندرسون (1973) توصیف شد، پیش بینی شد. نتایج زیر بدست آمد: 1- حداقل مربعات میانگین و خطاهای استاندارد برای GFW، SL، FLH، FLp، MFD، TWP، MDP، KFP و WWP 0.06 ± 2.49 کیلوگرم، 4.6 ± 139.1، 4.5 ± 79.7 ± 4.5، 9.9±4.8 میلی متر، 4.8 ± 115.9 میلی متر، 4.8 ± 115.9 میلی متر، 0.7 ± 4.8 میلی متر بود. 2- اثر وزن بدن در زمان برش بر GFW بسیار معنی دار بود (0001/0>P). 3- اثر سن بر GFW و MFD بسیار معنی دار (01/0>P) و بر FLH و TWP معنی دار بود (05/0>P) و روی SL، FLg، MFP، KFP و WWP معنی دار نبود (05/0
P) و روی FLH، FLg، MFD، TWP و MFP معنیدار نبود (05/0
P) و روی SL، FLy، FLg، MFD، TWP، MEP و KFP معنی دار نبود (05/0