ایران هفدهمین کشور بزرگ جهان با وسعت 8/164میلیون هکتاراست. وسعت مراتع ایران حدود 86 میلیون هکتار و 91% مراتع کشور ما دارای پوشش متوسط تا ضعیف است. مساحت زمینهای کشاورزی دیم و آبی کشور نیز حدود 7/17 میلیون هکتار و 3 میلیون هکتار باغ و درخت میباشد. میانگین بارش سالانه در ایران کمتر از 250 میلیمتر است. از کل جمعیت 5/84 میلیون نفری کشور حدود 75% در شهر و 25% در روستاها زندگی میکنند. میانگین نرخ رشد جمعیت 6/0 درصد در سال است. رشد جمعیت در مناطق شهری مثبت و در مناطق روستائی منفی است. در حدود 90 درصد مردم شهرنشین و 75 درصد مردم روستانشین باسواد هستند. در حال حاضر 44 میلیون گوسفند در کشور وجود دارد. از این تعداد گوسفند 25% در سامانه عشایری یا سامانه مرتعی (Overgrazing system) حداقل 9 ماه پرورش در مرتع، 73% در سامانه روستائی (Agro-pastoral system) حدود 3 ماه در مرتع و 6 ماه در پس چر و 2 درصد به صورت پرورش صنعتی یا در سامانه بسته (Intensive system) با 100% تغذیه دستی پرورش مییابند. جمعیت گوسفند گزارش شده توسط وزارت جهاد کشاورزی در سالهای مختلف با مقدار گوشت حاصل از آمار کشتارگاهی همخوانی ندارد. جمعیت ایران در سال 1300 در حدود 13 میلیون نفر بود که 30% آن شهری و 70% روستانشین بودند. ولی جمعیت کشور در سال 1400 در حدود 85 میلیون نفر 70% شهرنشین و 30 % روستانشین هستند، همچنین نسبت روستانشینان روز به روز کمتر می شود. تعداد بهرهبرداران شاغل در حرفه پرورش گوسفند 1179590 نفر، تعداد گلههای کمتر از 20 راس در حدود 6/54 درصد، بین 20 تا 99 راس در حدود 1/38% و بیشتر از 100 راس در حدود 3/7 % است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد پرورش گوسفند بومی به صورت 100% بسته سود اقتصادی ندارد. ولی در صورتیکه 9 ماه از مرتع و پس چر استفاده نماید سودآور خواهد بود. پرورش گوسفندان دوقلوزا در سامانه بسته سودآور است و با بهبود مدیریت و دوبارزایی و استفاده از مراتع و پس چر سود حاصل از این حرفه بسیار رضایتبخش خواهد بود. برای توسعه سامانه بسته میتوان از استراتژی وارد کردن نژاد خارجی به شرطی که تفاوت عملکرد نژاد خارجی با نژاد بومی چشمگیر باشد استفاده کرد. همچنین از استراتژی آمیختهگری و روشهای جایگزینی یک نژاد خارجی (Grading up)، سنتز یک نژاد جدید (Breed Synthesis) و وارد کردن یک ژن برای بهبود یک صفت (Introgression) نیز استفاده نمود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد نژادسازی در ایران موفقیت آمیز و نژاد سازی با چهار نژادی نسبت به دو نژادی مطلوب تر بوده است. استراتژی انتخاب داخل نژاد در هر جمعیت دامی قابل اجراء است. در این استراتژی هدف افزایش میانگین شایستگی ژنتیکی یک جمعیت برای افزایش بهرهوری است. سازوکارهای عملی لازم در این استراتژی شامل ثبت مشخصات، رکوردگیری، برآورد پارامترهای ژنتیکی، پیش بینی ارزش اصلاحی افراد جامعه و انتخاب افراد برتر برای تولیدمثل میباشد. اگر چه محدودیتهای استراتژی انتخاب داخل نژاد در ایران شامل کم بودن اندازه مؤثر جمعیت در بیشتر گلهها، وجود گله های تک پدری، عدم ثبت مشخصات و تشخیص هویت دام، عدم رکوردگیری و یا رکوردگیری نامناسب، عدم آموزش کشاورزان و سازمانها برای رکوردگیری، زیرساختهای ضعیف سازمانها و نهادهای مربوطه، بیسوادی اغلب گوسفنداران، عدم مشارکت دامداران و کمبود دستگاههای اندازه گیری است. همچنین در جمعیت های کوچ رو معمولاً بستر مناسب برای جمع آوری اطلاعات شجره و عملکرد فراهم نیست. در چنین حالتی اصلاح نژاد به روش سیستم هستههای بسته و باز پیشنهاد می شود. بنابراین ضرورت دارد ایستگاههای پرورش گوسفند فعال شوند، انجمن های نژادی تشکیل شود، گلههای پیشرو (Elite) در هر استانی شناسایی شوند، معیار انتخاب برای هر نژاد تعیین شود، شناسنامه ملی برای گوسفندان ایران تهیه شود. ابتدا اصلاح نژاد به روش هسته بسته آغاز و سپس از هسته بسته به هسته باز و از هسته دولایه به هسته سه لایه و چند لایه تغییر یابد.