حکایت عاشقانه خسرو و شیرین از دیرباز مورد توجّه واقع شده و به گونههای مختلف روایت شده است. روایتهای جاحظ(160- 225ه.ق)، دینوری(قرن سوم ه.ق)، طبری(224- 310 ه.ق)، ثعالبی(350- 429 ه.ق)، ابن-نباته(686- 768ه.ق) و فردوسی(329- 416 ه.ق) از جمله این روایتها محسوب میشوند که در آنها هیچ اشارهای به نام فرهاد دیده نمیشود. نظامی گنجهای (530- 619 ه.ق) برای اولین بار در منظومۀ خسرو و شیرین خود این شخصیت را آورده و او را رقیب عشقی خسرو قرار داده است. موضوع پژوهشی حاضر «تحلیل چگونگی پیدایش فرهاد در خسرو و شیرین نظامی گنجهای» است و بر آن است به این پرسشها پاسخ دهد که فرهاد از کجا و چگونه وارد منظومۀ نظامی گنجهای شده است؟ دلایل نامدهی کتاب از سوی نظامی به صورت فعلی و تغییر ویژگیهای شخصیتی شیرین در مقایسه با آثار پیشین چیست؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. دادهها به شیوۀ کتابخانهای و سندکاوی گردآوری شده و با استفاده از تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شده است. نتیجه نشان میدهد حکایت فرهاد از راه روایات بومی منطقه زاگرس به اثر نظامی وارد شده است و او با آمیزش آن با روایت فردوسی توانسته اثری دیگرگون بیافریند. از منظر گفتمانی، نظامی در نام اثر دخل و تصرف کرده و با حذف نام فرهاد از عنوان اثر، افزودن نام خسرو به جای آن و قراردادن آن، قبل از نام شیرین، عنوان را به خسرو و شیرین، تغییر داده است که به نظر میرسد به دو دلیل گفتمان مردسالارانه و قدرت (مرد بودن و شاه بودن خسرو) این کار را انجام داده است و با این کار ضمن برجسته کردن نام خسرو، ماجرای فرهاد را همچون روایتی فرعی در آن گنجانده است.