ساقی نامه که از سده ی ششم تا پایان قرن سیزدهم هجری، در شکل سنتی خود ادامه یافت، شعری است خطابی، که شاعر با خواستن باده از ساقی و تکلیف نواختن به مغنی، جهان بینی خود را در باره دنیا، کج مداری چرخ، نگون بختی و مانند ان بیان می کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی درون مایه ساقی نامه های فارسی از منظر چند و چون انطباق پذیری ان ها با مضامین رباعیات خیام نیشابوری ( براساس نسخه فروغی) است. به همین جهت 119 ساقی نامه موجود در تذکره های میخانه و پیمانه به روش نظری و با شیوه تحلیل محتوی بررسی شده است پژوهش حاضر ضمن تبیین وپژگی های کلی، ساختار،و پاره ای ا سنت های شعری ساقی نامه ها، بیانگر این است که اندیشه هایی چون اغتنام فرصت، مرگ اندیشی، بی اعتباری دنیا، حیرت، شکوه از روزگار و موارد دیگری از این دست، از مضمون های مشترک رباعیات خیام و ساقی نامه هاست، با این تفاوت که این موارد در رباعیات خیام رنگ فلسفی به خود گرفته و به دلیل محدویت قالب، به صورت موجز بیان شده اند، اما در ساقی نامه ها صبغه عارفانه یا عاشقانه به خود گرفته و به دلیل ویژگی قالب آنها (مثنوی) میدان وسیع تری برای جولان یافته اند. علاوه براین ، پدید آورندگان این نوع ادبی اغلب با انتساب نابسامانی های اجتماعی به روزگار سفله نواز، اعتراض خود را در پوشش می و مستی و اصطلاحات مربوط به آن ها، فارغ از هر محدودیتی اظهار کرده اند.