هدف پژوهش حاضر، بررسی درون مایه ی ساقی نامه های فارسی از منظر چند و چون انطباق پذیری آن ها با مضامین رباعیات خیام نیشابوری است. به همین جهت 119 ساقی نامه ی موجود در تذکره های میخانه و پیمانه به روش کتابخانه ای و با شیوه ی تحلیل محتوا بررسی شده است واز آن جا که استقرای تام مدّ نظر بوده، نمونه گیری اعمال نشده است. نتیجه بیانگر این است که اندیشه هایی چون اغتنام فرصت، مرگ اندیشی، حیرت، شکوه از روزگار و موارد دیگری از این دست از موتیف های مشترک رباعیات خیام و ساقی نامه هاست، با این تفاوت که این موارد در رباعیات خیام رنگ فلسفی به خود گرفته و به دلیل محدودیت قالب، به صورت موجز بیان شده اند اما در ساقی نامه ها گاه رنگ عرفانی یا عاشقانه به خود گرفته و به دلیل ویژگی قالب آن ها (مثنوی) میدان وسیع تری برای جولان یافته اند. علاوه بر این، پدید آورندگان این نوع ادبی اغلب با انتساب نابسامانی های اجتماعی به روزگار سفله نواز، اعتراض خود را در پوشش می و مستی و اصطلاحات مربوط به آن ها ، فارغ از هر محدودیتی اظهار کرده اند.