پژوهش حاضر به بررسی تحلیلی-تطبیقی داستانهای مینیمالیستی در آثار فرهاد مصطفی و بلقیس سلیمانی میپردازد. ادبیّات داستانی بهعنوان یک عرصه پویا، همواره تحت تأثیر تغییرات فرهنگی و اجتماعی قرار دارد و داستانهای مینیمالیستی بر اساس نیاز دوره و با تأکید بر ایجاز و فشردگی، توانستهاند به بیان عمیقترین احساسات انسانی بپردازند. هدف این تحقیق، شناسایی و تحلیل اشتراکات و تفاوتهای ساختاری، زبانی و محتوایی داستانهای مینیمال در آثار این دو نویسنده است و بر اساس مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی انجام گرفته است. این پژوهش با تأکید بر سادگی زبان و ایجاز، به بررسی شخصیتها و دغدغههای اجتماعی در داستانها میپردازد. نتایج نشان میدهد که هر دو نویسنده با استفاده از تکنیکهای خاص خود، داستانهایی خلق کردهاند که در عین ایجاز، عمق و معنا را در خود جای و به خواننده این امکان را دادهاند تا به راحتی با مفاهیم عمیقتر ارتباط برقرار کند. از دیگر نتایج این تحقیق، توجّه به واقعگرایی و دغدغههای بشری در آثار این دو نویسنده است. فرهاد مصطفی و بلقیس سلیمانی با به تصویر کشیدن واقعیتهای تلخ زندگی، از جمله جنگ و نابرابریهای اجتماعی، به نقد اجتماعی و فرهنگی میپردازند. این داستانها به خواننده این امکان را میدهند که با چالشهای شخصیتها همدردی کند و درک عمیقتری از واقعیتهای اجتماعی پیدا کند.