شعر دهۀ شصت به دلیل شرایط سیاسی- اجتماعی، به ویژه جنگ، از ویژگی های خاصّی برخوردار است. این شعر از یک سو انعکاس ددمنشی های دشمن بعثی و از سوی دیگر، آیینۀ ازخودگذشتگی و پایداری فرزندان این سرزمین در نبردی نابرابر است. تکیۀ فراوان پژوهشگران بر شعر پایداری در این دوره، گاه موجب به حاشیه رانده شدن نوآوریها و آفرینشهای ادبی این سروده ها شده است. پژوهش حاضر با درک این مفهوم، به بررسی گونه ای کمتر شناخته شده از تشبیه با نام «تشبیه ناهمساز» در سروده های سید حسن حسینی و قیصرامین پور می پردازد و آن را به عنوان یک ویژگی سبکی مورد بررسی قرار می دهد. تشبیه ناهمساز از آمیزش دو تصویر تشبیه و پارادوکس از دو حوزۀ بیان و بدیع پدید میآید و ازحیث ساختار و چگونگی کاربرد، سه دسته است: دستۀ اول که در آن، مشبّه و مشبّهٌبه دو پدیدۀ اساساً متناقضاند، دستۀ دوم که در وجه شبه دچار تناقض و ناهمسازی اند، در دستۀ سوم مشبّهٌبه خود امری پارادوکسی است و این ناهمسازی، کلّ تشبیه را تحت تأثیر قرار میدهد. نوآوری در تصویر با ساختشکنی در بافت تشبیه، غافلگیری مخاطب و واداشتن او به کشف زیباییهای نهفته در آن و به چالش کشیدن مرزهای سنّتی بالغت، از ویژگیهای این گونه تشبیه بهشمار می رود. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و داده ها با استفاده از شیوۀ تحلیل محتوا بررسی شده اند. نتیجه نشان می دهد گرایش این شاعران به سبک هندی، تناقضات موجود در جامعه، درگیری های ذهنی این شاعران و مواردی از این دست، از عوامل اصلی آفرینش این تشبیهات به شمار میروند.