1404/09/22
انور دست باز

انور دست باز

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
شاخص H:
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
اسکولار:
پست الکترونیکی: anvardastbaz [at] uok.ac.ir
اسکاپوس: مشاهده
تلفن:
ریسرچ گیت:

مشخصات پژوهش

عنوان
اصلاح روشهای آموزش و تحول در محیط های یادگیری
نوع پژوهش
تدریس در کارگاه
کلیدواژه‌ها
روش های تدریس، ذهن‌آگاهی، دیدگاه سیستمی، مدیریت هیجانات، یادگیری اجتماعی-هیجانی، ذهنیت رشد
سال 1404
پژوهشگران انور دست باز

چکیده

این کارگاه تخصصی، که در بازه زمانی چهاردهم تا شانزدهم مردادماه در بستر آکادمیک دانشگاه فرهنگیان سنندج به انجام رسید، یک دوره فشرده بیست‌وچهار ساعته را شامل می‌شد. مدرس پژوهشگر، با رویکردی عمیق و کاربردی، به تبیین و اجرای مفاهیم کلیدی در حوزه روانشناسی تربیتی و پداگوژی نوین پرداخت. بخش آغازین کارگاه به بررسی جامع «روش‌های نوین تدریس» اختصاص داشت. در این قسمت، شرکت‌کنندگان با طیف وسیعی از رویکردهای پداگوژیک آشنا شدند که فراتر از مدل‌های سنتی انتقال دانش قرار می‌گیرد. تأکید بر استراتژی‌های یادگیری فعال، تدریس مبتنی بر شواهد (Evidence-Based Teaching) و رویکردهای ساخت‌گرایانه (Constructivist Approaches) بود که بر نقش فعال دانش‌آموز در فرآیند ساخت دانش تأکید می‌ورزند. این بخش به تفصیل به تشریح چگونگی بهینه‌سازی فرآیندهای شناختی یادگیری و تقویت خودتنظیمی (Self-Regulation) در فراگیران پرداخت. سپس، کارگاه به مفاهیم پیشرفته در روانشناسی معاصر گام نهاد. نخست، «ذهن‌آگاهی (Mindfulness)» به عنوان یک استراتژی شناختی-هیجانی مورد بررسی قرار گرفت. این مفهوم، که ریشه در سنت‌های مراقبه دارد و اکنون به شدت در روانشناسی مدرن مورد توجه است، به معنای توجه آگاهانه و بدون قضاوت به لحظه حال است. در این زمینه، مکانیسم‌های نوروسایکولوژیک ذهن‌آگاهی در کاهش استرس، افزایش انعطاف‌پذیری شناختی و بهبود عملکردهای اجرایی مغز تبیین شد. دومین مفهوم، «دیدگاه سیستمی در مدرسه» بود که بر اساس نظریه سیستم‌های اکولوژیکی برونفنبرنر (Bronfenbrenner’s Ecological Systems Theory) شکل گرفته است. این دیدگاه مدرسه را نه به عنوان مجموعه‌ای از اجزای منفرد، بلکه به عنوان یک سیستم پویا و پیچیده می‌نگرد که در آن، تمامی عناصر (معلمان، دانش‌آموزان، خانواده‌ها، برنامه‌های درسی و محیط فیزیکی) در تعامل متقابل و پیچیده‌ای قرار دارند. مدرس به تشریح چگونگی تأثیرگذاری این تعاملات بر بهزیستی روانشناختی دانش‌آموزان و کارآمدی آموزشی پرداخت. مقوله «مدیریت هیجانات» بخش محوری دیگری بود. در این بخش، ضمن معرفی مدل‌های هوش هیجانی (Emotional Intelligence)، به چگونگی تنظیم هیجان (Emotion Regulation) از طریق استراتژی‌های شناختی-رفتاری نظیر بازسازی شناختی (Cognitive Reappraisal) و پذیرش هیجانی پرداخته شد. تمرینات عملی متمرکز بر توسعه سواد هیجانی (Emotional Literacy) و مهارت‌های مقابله‌ای (Coping Skills) برای مواجهه با چالش‌های روانشناختی در محیط آموزشی اجرا گردید. یکپارچه‌سازی «ذهن‌آگاهی در فرآیند تدریس» نیز مورد کاوش قرار گرفت. این مبحث شامل راهکارهایی برای معلمان بود تا بتوانند با استفاده از تکنیک‌های ذهن‌آگاهی، فضایی از آرامش و تمرکز را در کلاس درس ایجاد کنند که به بهبود توجه پایدار و کاهش اضطراب عملکردی در دانش‌آموزان منجر شود. در ادامه، بر «مدیریت هیجانات توسط معلمان» به عنوان سنگ بنای حفظ بهزیستی روانشناختی و پیشگیری از فرسودگی شغلی (Burnout) تأکید شد، و ابزارهایی برای خودتنظیمی هیجانی در اختیار شرکت‌کنندگان قرار گرفت. رویکردهای «آموزش به فراگیران برای مدیریت هیجانات» نیز بخش مهمی را تشکیل داد، با تمرکز بر برنامه‌های یادگیری اجتماعی-هیجانی (Social-Emotional Learning - SEL) که هدفشان توسعه شایستگی هیجانی و افزایش تاب‌آوری (Resilience) در دانش‌آموزان است. همچنین، راهکارهایی برای «ایجاد محیط یادگیری مثبت» با تکیه بر اصول روانشناسی مثبت‌گرا (Positive Psychology) و ترویج ذهنیت رشد (Growth Mindset) مورد بحث قرار گرفت که به ارتقای امنیت روانشناختی و انگیزش درونی (Intrinsic Motivation) کمک می‌کند. سرانجام، کارگاه به «ایجاد خرده‌سیستم‌های حمایتی مدرسه» و «حل مشکلات دانش‌آموزان با توجه به سیستم‌های موجود» پرداخت. این بخش بر اهمیت شبکه‌های حمایت اجتماعی درون مدرسه، نقش گروه‌های همتا، و رویکردهای چندرشته‌ای در شناسایی و مداخله مؤثر برای مسائل پیچیده دانش‌آموزان تأکید داشت، با هدف ایجاد تغییرات سیستمی و پایدار که به بهبود جامع عملکردهای تحصیلی و روانشناختی منجر می‌شود.