چکیده مقدمه: نوجوانی با چالشها، بحرانها و تنشهایی همراه است که میتواند به خطرپذیری در زندگی فرد و اطرافیان بینجامد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین برازش مدل ساختاری خطرپذیری نوجوانان بر اساس باورهای اساسی، ابراز وجود و الگوهای ارتباطی خانواده با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان انجام شد. روش: پژوهش حاضر کمی و با روش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش دانشآموزان مقطع متوسطه اول و دوم شهر سنندج در سال تحصیلی 1402-1401 بودند، بدین منظور 229 نفر به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای باورهای اساسی (1992)، ابراز وجود (1975)، تنظیم شناختی هیجان (2007)، الگوی ارتباطی خانواده (1997) و خطرپذیری نوجوانان (2007) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از معادلات ساختاری در نرم افزارهای Spss-26 و Amos-26 استفاده شد. یافتهها: تأثیر راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان بر خطرپذیری، منفی و معناداری(05/0>p و 396/0-=β)، در حالی که تأثیر راهبردهای منفی (05/0>p و 196/0=β) و همنوایی (05/0>p و 439/0=β) بر خطرپذیری مثبت و معنادار بود. همچنین باورهای اساسی، ابراز وجود و تعامل گفتوشنود از طریق راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان بهطور غیرمستقیم بر خطرپذیری تأثیرگذار بودند (05/0>p). نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نقش واسطهای مهمی در تأثیر باورهای اساسی، الگوهای ارتباطی خانواده و ابراز وجود بر خطرپذیری نوجوانان دارند. پیشنهاد میشود برنامههای آموزشی مدرسهمحور با هدف تقویت راهبردهای مثبت تنظیم هیجان و مهارتهای ارتباطی جهت کاهش خطرپذیری نوجوانان تدوین و اجرا شوند.