چکیده اسطوره سندباد در هفت قصیده دیوان صلاح عبد الصبور آمده است. این اسطوره بر مضامینی چون سرگشتگی و فرار از واقعیت تلخ زندگی و شناخت ومعرفت و سرکشی وعصیان و نوآوری دلالت دارد. سندباد به روشهای مختلفی در شعر عبدالصبور آمده است؛ گاهی نقاب شاعر است, و گاهی قهرمان روایت اوست. حضور وی اشاره وار, سمبلیک و با گفتگوهایی گاه عامیانه و گاه عالمانه است. سندباد در شعر عبد الصبور سه چهره مختلف دارد؛ یکی مبارز, شجاع و مسافری که در پی ناشناخته های جهان است و مردم را نیز به جنبش فرا می خواند. دیگری ترسو و بزدل که از سفر می هراسد و سومی صوفی مسلکی است که به سفرهای درون می پردازد ودر پی گمشده هایی معنوی است.