میکروسکوپ فلورسنس به عنوان یکی از بهترین ابزارهای بررسی و مطالعه، در زیست شناسی سلولی و زیست شناسی مولکولی نقش بسزایی داشته است. امروزه تصویربرداری فلورسنس به عنوان یک ابزار اصلی در زیست شناسی، مخصوصا در مطالعه ی پدیده های مرتبط با غشاء سلولی، شکل سلول، حرکت سلول و چسبندگی موضعی سلول در نظر گرفته میشود. مطالعه ی ناحیه ی تماس سلول با زیرلایه و بررسی پدیده های مربوط به زیست شناسی سلولی در سال های اخیر رشد سریعی داشته است و اهمیت تصویربرداری از این پدیده ها باعث رشد روش های متفاوتی در این زمینه شده است که از جمله ی آن می توان به میکروسکوپ فلورسنس میدان میرای موجبری (WEFFM) اشاره کرد. تصویربرداری از نقاط تماس سلول با زیرلایه و فیلم های نازک، اندازه گیری فاصله سلول با موجبر و همچنین بررسی نحوه ی تاثیر داروها روی سلولها از جمله کارهایی است که با میکروسکوپ میدان میرای موجبری انجام گرفته است. هنگامی که یک باریکه نور وارد موجبر می شود، بعد از انتشار در موجبر میدان میرایی روی سطح آن ایجاد میکند که عمق نفوذ آن(فاصله ایی که در آن بزرگی میدان به36% آن روی سطح موجبر می رسد) در حدودnm 100 است. این میدان میرا باعث تحریک مولکولهای فلورسنس (که برای برچسب زدن محیط سلول یا غشاء سلول استفاده می شوند) میشود که در محدودهی آن قرار میگیرند. فلورسنس در واقع انتشار نور با طول موج بالاتر توسط مولکول های فلورسنس است که در مدت 9-10 ثانیه بعد از جذب نور با طول موج پایین تر اتفاق می افتد و در این فرآیند الکترونی با جذب یک فوتون به حالت بالاتر تحریک می شود و سپس به حالت پایه ی خود باز می-گردد و در این بازگشت فوتونی با طول موج بیشتر گسیل می کند که به کمک یک عدسی می توان این فوتون ها را جمع کرد و آن ها را با استفاده از یک فیلتر از فوتون های تحریک کننده جدا نمود و تصویری با زمینه کم را مشاهده کرد. این روش دارای مزیت هایی نسبت به روش های مشابه مانند میکروسکوپ فلورسنس بازتابش کلی است که از جمله می توان به سفید شدگی کمتر، عدم نیاز به لنز با قطر دهانه ی بالاتر، تعیین آسان تر فاصله ی جدایی سلول از سطح موجبر، ارزانی، ترکیب ساده تر آن با سایر روشهای میکروسکوپی و استفاده از عدسیهای گوناگون با بزرگنماییهای متفاوت اشاره کرد. تئوری الکترو مغناطیسی امواج هدایت شده در موجبر به طور کامل در منابع مختلف مورد بحث قرار