انتخاب نظام ارزی از طریق اثرگذاری بر بسیاری از متغیرهای اقتصـادی میتوانـد نقـش بسـزایی در شـرایط موجود و آینده اقتصاد هر کشوری ایفا نماید. همچنین، انتخاب رژیم نرخ ارز نقش اساسی در سیاسـتهای کلان اقتصادی در کشورهای درحال توسعه دارد. در این مطالعه به بررسی عوامل اقتصادی و سیاسی مؤثر بر انتخاب رژیمهای ارزی در کشورهای در حال توسـعه بـا درآمـد بـالاتر و پـایینتراز میـانگین در دوره زمانی 2014-1990 با استفاده از روش لاجیت و پروبیت پرداخته شده است. بهطورکلی نظریههای رایج در انتخاب نظام ارزی نظریه انتخاب منطقه بهینه ارزی OAC ،نظریه اقتصاد سیاسی و فرضیه بحران ارزی هستند که در این پژوهش بر تئوری OCA و اقتصادی سیاسی تأکید شده است. نتایج پژوهش بیانگر ایـن است که عوامل OCA بر انتخاب رژیمهـای نـرخ ارز در کشـورهای در حـال توسـعه تـأثیرگـذار هسـتند. متغیرهای اندازه اقتصاد، تورم و توسعه مـالی احتمـال انتخـاب رژیـم نـرخ ارز شـناور را افـزایش میدهـد و متغیرهای توسعه اقتصادی، میزان باز بودن تجاری و شوکهای پولی احتمال انتخاب آن را کاهش میدهند. بهطورکلی میتوان گفت که متغیر توسعه اقتصادی در هر دو گروه از کشورهای در حال توسـعه بیشـترین اثر را در انتخاب نرخ ارز ثابت دارد و تجارت خارجی در کشورهای در حـال توسـعه بـا درآمـد پـایینتراز میانگین و شوک پولی در کشورهای در حال توسعه با درآمد بالاترین از میانگین، کمترین اثر را در انتخاب نرخ ارز ثابت داشتهاند.