1404/09/14
احمد فلاحی

احمد فلاحی

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
شاخص H:
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
اسکولار:
پست الکترونیکی: a.falahi [at] uok.ac.ir
اسکاپوس: مشاهده
تلفن:
ریسرچ گیت:

مشخصات پژوهش

عنوان
اخلاق و قانون
نوع پژوهش
مقاله چاپ‌شده در مجلات علمی
کلیدواژه‌ها
اخلاق، قانون، اخلاق‌گرایی قانونی
سال 1402
مجله دانشنامه حقوق
شناسه DOI
پژوهشگران احمد فلاحی

چکیده

اخلاق و قانون، هردو چه به عنوان نهاد و چه در قالب علم و چه در چهارچوب حوزه‌هایی‌ خاص از فلسفه، بخشی از علوم انسانی و اجتماعی هستند که معطوف به انسان و زندگی فردی-اجتماعی او هستند. انسان در حوزه‌ی فردی و نیز در گستره‌ی اجتماعی، با در نظرداشتن اهداف و غایت‌هایی که برای خود تعیین کرده است، رفتار می‌کند. تحقق اهداف، چه در زندگی فردی و همچنین در گستره‌ی همزیستی اجتماعی، نیازمند وجود قواعد و هنجارهایی است که در دو سطح فردی و اجتماعی مورد توجه قرار می‌گیرد. چرایی پایبندی انسان به قواعد، می‌تواند ریشه در باورها، نیل به سعادت، لذت و الم، خوشایندی و ناخوشایندی و ارتباط یک عمل با رشد و بقای انسان، به عنوان یکی از معیارهای اساسی در انجام یا استمرار اعمال باشد. به همین جهت، همه یا بیشتر اعضای جامعه، در مورد بیشتر مسائل پیرامون خود و نیز قواعد و هنجارها و از جمله قانون(به مفهوم حقوقی آن)، قضاوت کرده و آن را درست یا نادرست و خوب یا بد ارزیابی می‌کنند. ملاک‌های متعدد و معیارهای مختلفی برای ارزیابی و ارزشیابی یک رفتار یا قاعده وجود دارد که یکی از مهم‌ترین آنها، قضاوت اخلاقی در مورد قانون موجود در جامعه است و افراد مدام در مورد درست بودن یا نبودن، اخلاقی بودن یا نبودن و کارآیی داشتن یا نداشتن یک مقرره‌ی قانونی تأمل می‌کنند و گفت‌‌و‌شنود دارند. در همین ارتباط باید گفت بحث از رابطه‌ی اخلاق و قانون پیشینه‌ای طولانی هم زندگی به معنای واقعی و هم در تئوری‌های مطرح در فلسفه‌ی قانون و مباحث مرتبط در فلسفه‌ی اخلاق و نیز جامعه‌شناسی قانون و دیگر حوزه‌ها دارد و در همین راستا بیان شده است: وقتی حقوق و اخلاق کنار هم می‌آیند غالبا توجه نمی‌شود که تنها یک سؤال در مورد رابطه‌ی حقوق و اخلاق وجود ندارد، بلکه سؤالات مختلف بسیاری وجود دارند که باید جداگانه بررسی شوند.(هارت: 29) هارت سؤالاتی که در مورد ارتباط حقوق و اخلاق وجود دارد را در قالب چهار دسته از پرسش‌ها دسته‌بندی می‌کند؛ آیا توسعه‌ی حقوق تحت تأثیر اخلاق بوده است؟ و آیا توسعه‌ی اخلاق تحت تأثیر حقوق بوده است؟ دوم این‌که، آیا برای ارائه‌ی یک تعریف مناسب از قانون یا حقوق باید ضرورتا به اخلاق ارجاع داد؟ یا این‌که صرفا یک واقعیت تصادفی است که حقوق و اخلاق غالبا همپوشانی دارند( مانند وجه مشترک حقوق و اخلاق در ممنوع اعلام کردن شکل‌هایی از خشونت و تقلب) و نیز دارای اصطلاحاتی مشترک نظیر حق، تعهد و تکلیف هستند؟ سؤال سوم به بررسی امکان نقد اخلاقی حقوق و شکل‌های آن نقد می‌پردازد. آیا می‌توان حقوق را نقد اخلاقی کرد؟ به بیانی دیگر، آیا پذیرش این‌که یک قاعده به لحاظ حقوقی معتبر است مانع از این می‌شود که آن قاعده را بر اساس اصول و استانداردهای اخلاقی نقد یا محکوم نماییم؟ سؤال چهارم این‌که، آیا این واقعیت که یک رفتار بر اساس استانداردهای متعارف جامعه، غیر اخلاقی دانسته می‌شود کافی است برای این‌که آن رفتار به وسیله‌ی نظام حقوقی قابل مجازات باشد؟ آیا به لحاظ اخلاقی می‌توان اخلاق رایج را اجبار و اعمال نمود؟ آیا رفتار غیر اخلاقی رایج باید جرم تلقی گردد؟(هارت: 29-32) پرسش چهارم خود یک قضاوت اخلاقی را موجب می‌شود و آن این‌که الزام قانونی اجرای قواعد اخلاقی که ضرری به دیگری وارد نمی‌کند یا در مواردی که هنوز درونی نشده است، آیا خود امری اخلاقی است؟ در ثانی، اگر تحول در اخلاقیات را بپذیریم، قانون چگونه می‌تواند در برابر این تحولات ایستاده یا این‌که در کنار این تحولات قرار گیرد و آن را مانع نشود؟ در همین ارتباط باید گفت، مسأله‌ی اساسی در بحث از رابطه‌ی اخلاق و قانون ، این نیست که اخلاق و قانون با هم در ارتباط نیستند یا نمی‌توانند در ارتباط باشند یا نباید در ارتباط باشند، بلکه مسأله‌ی اساسی که محل بحث است این است که قانون با اخلاق آیا رابطه‌ای وجودشناختی و معرفت‌شناختی داشته باشد یا دارد؟ و اساسا سؤال از رابطه‌ی اخلاق و قانون در «حقیقت سؤال از این است که ارزش‌ها و بایدها و نبایدهای اخلاقی»(فنایی، دین در ترازوی اخلاق: 51) چه آثاری بر حوزه‌ی قانونگذاری و اجرای قانون دارند و در عین حال، وضع و اجرای قانون چه آثاری بر حوزه‌ی اخلاق می‌تواند داشته باشد. در همین راستا باید گفت سؤال در مورد رابطه‌ی قانون و اخلاق، طبیعتا با منشأ و مبنای قانون در هر نظریه و نظام حقوقی پیوند دارد و این امر با پرسش‌هایی چون این‌که قانون چیست؟ توسط چه کسی وضع می‌شود؟ برچه مبنایی وضع می‌شود؟ چگونه وضع می‌شود؟ و مبنای مشروعیت و اقتدار قانون چیست ارتباط دارد.