از دیرباز از هرمنوتیک بهمثابه یک علم برای فهم و تفسیر متون، بهویژه متونی که در بادی امر معنایشان مشخص نیست، استفاده شده است. نظر به اینکه ما بخشی از میراث فرهنگیمان در قالب متن در معنای عام آن برای ما به یادگار مانده است، فهم معنای این متون و نحوه تفسیرشان یکی از مسائل بسیار اساسی برای مفسر امروزی است. پرسش این است که ما چگونه میتوانیم متونی که از حیث زمانی با ما فاصله دارند را برای خودمان معنا کنیم؟ اصولاً آیا میتوان با چنین متونی وارد گفتوشنود شد و از آنها فهمی برای حیات امروزیمان برگیریم؟ موانع مواجهه با این دست از متون چیست و چگونه میتوان آنها را برطرف کرد؟