1403/01/28
احمد امانی

احمد امانی

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 111
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
نشانی: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، اتاق شماره 313
تلفن: 08733624005

مشخصات پژوهش

عنوان
سواد هیجانی مفهومی زیر ساختی و فراموش شده در آموزش
نوع پژوهش
مقاله ارائه شده کنفرانسی
کلیدواژه‌ها
سواد هیجانی، سواد آکادمیک، تعارض های درون و بین فردی
سال 1390
پژوهشگران احمد امانی ، فرشاد محسن زاده

چکیده

انسان تنها موجودی است که زندگی میتواند از او سوال بپرسد یا با تیغ سوال به جراحی باورها و عقاید خود بپندازد. ذهن جست وجو گرش در تکاپوی برآورده کردن نیاز به آگاهی همواره در تلاش است و او را برای کسب حداکثر دانش و آگاهی به چالش می کشاند. تلاش برای شناخت محیط پیرامون و آینده او را از تحلیل روابط بین فردی، شناخت حالات، خلقیات، هیجان های درون خود (خودشناسی) غافل کرده است. هدف این مقاله بررسی سواد هیجانی به عنوان عاملی زیرساختی در عرصه آموزش، با تمرکز آموزش دانشگاهی می باشد. امروزه دانشگاه ها در گسترش علوم و روابط انسانی، فرهنگ سازی، آموزش و غنی سازی روابط و اندیشه ها نقشی کلیدی بر عهده دارند و استادان هموراه جهت دهنده و راهنمای کلیدی برای جامعه ی هدف دانشگاه بوده اند. در این میان سواد هیجانی، میزان شناخت فرد از احساسات، هیجان ها و عواطف درونی برای مدیریت کردن آنها در روابط بین فردی است. این پژوهش با رویکردی ترویجی-آموزشی به بررسی موضوع می پردازد و به دنبال بررسی این سوال است که آیا سواد آکادمیک یک مدرس دانشگاهی به عنوان یک الگوی علمی-انسانی برای دانشجویان، منطبق بر سواد هیجانی اش است؟ در دوره حساس دانشجویی که زمان شکل گیری آرزوها، رغبت ها و اهداف است، یک مدرس دانشگاهی تا چه اندازه به لایه های درون شخصیت خود توجه کرده است؟ آیا از اثر بخشی این لایه ها بر فرایند زندگی اجتماعی و علمی امروزه اش آگاهی دارد؟ محققین بنا به سال ها تجارب بالینی و آموزشی در کلاس های درسی، کلینیکی و مراکز مشاوره ی دانشجویی، درخصوص تعارض بین فردی در بعد استاد-دانشجو دریافته اند که درصد بالایی از دانشجویان از سواد آکادمیک و به روز بودن اساتید خود مسئله ای ندارند بلکه همواره تعارض های بین فردی در روابط درون و بین کلاسی را به نحوه ی اندشیدن، منش شخصیتی و ایجاد رابطه مدرس خود مرتبط دانسته اند که این مهم خود می تواند دانشجو را به عنوان آتی ساز جامعه قربانی تکانه ها و تعارض های درون خود کند. کسب بینش و بصیرت درباره تعارض های حل نشده درونی به افزایش سواد هیجانی در تعامل با سواد آکادمیک منجر شده، در روند ارتقای فرایندهای آموزشی و انسانی در دانشگاه ها کمک شایانی خواهد کرد.