1403/05/06
احمد امانی

احمد امانی

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 111
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
نشانی: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، اتاق شماره 313
تلفن: 08733624005

مشخصات پژوهش

عنوان
کارایی اثربخشی طرحواره درمانی وبررسی طرحواره های غالب در درمان یک مورد با مشکل خیانت زناشویی (رابطه فرازناشویی)
نوع پژوهش
مقاله ارائه شده کنفرانسی
کلیدواژه‌ها
طرحواره درمانی، طرحواره های ناسازگار اولیه، خیانت زناشویی
سال 1390
پژوهشگران احمد امانی

چکیده

مقدمه وبیان مسئله خانواده کوچکترین نهاد جامعه و کانون انس آدمیان است. اولین مکانی که بطور طبیعی هر کودک بعد از تولد در آن رشد میکند و الفبای زندگی را میآموزد.زوجها از عناصر اولیه و اصلی خانواده می باشند. آن زمانی که ناکامی ها وتعارضها و تجارب تلخ یادگیریهای نخستین در سیستم شناختی افراد رسوب می کند، زوج ها آ نها را بعنوان میراثی ازخانواده اصلی به زندگی زناشویی میآورند و در فرآیند کشمکشها و تعارضات زناشویی مجدداً فعال میشوند، به شدتروابط را ناکارآمد کرده و مرزهای خانوادگی را آشفته و حتی در اوج خود اصول اخلاقی و رفتارهای متعهدانه کانون( 1999 1990 Young، خانواده را نیز تحت تأثیر قرار میدهد طرحوارهدرمانی 1 که توسط یانگ و همکارانش (یانگ بوجود آمده است، درمانی نوین و یکپارچه است که عمدتاً براساس بسط و گسترش مفاهیم و روشهای درمانی شناختی اصول و مبانی مکتب های شناختی رفتاری، ، . Schema therapy، رفتاری کلاسیک بنا شده است، طرحوارهدرمانی و روانکاوی را در قالب یک مدل درمانی ارزشمند Constructivism ساختارگرایی ،. Geshtalt دلبستگی، گشتالت ترجمه حمیدی پور و اندوز، 1386 ). اصطلاح طرحواره را اولین بار ، Young. تلفیق کرده است (یانگ و همکاران 2003 ) به کار برد. وی معتقد بود که آسیبشناسی روانی بازتاب، آدلر طرحوارههای ناسالم و روانژند است. یانگ برای بررسی دقیقتر این ایده، مجموعهای از طرحوارهها را مشخص کرد که به اعتقاد او این طرحوارهها به عنوان طرحوارههای ناسازگار اولیه دارای ویژگیهایی از قبیل، درونمایههای عمیق، فراگیر، مکرر، به شدت ناکارآمد و برگرفته از خاطرات، هیجانها و شناختوارهها و احساسات بدنی هستند و هنگام فعال شدن سطح Dysfunctional بالایی از عواطف را در برمیگیرند که حاصل تعامل خلقوخوی کودک با تجارب ناکارآمد او با خانواده و اطرافیان در سالهای اول زندگی است که در مسیر زندگی تداوم دارند و ساختارهای عمیق و غیرقابل انکار و تغییر دارند، طرحوارههای ناسازگار اولیه برای بقای خودشان میجنگند و این نتیجه تلاش فرد برای هماهنگی شناختی است (جیل میشل و ویرسیویجک، 2008 )، یانگ و همکاران بر این باورند که طرحوارهها بدلیل ارضا نشدن نیازهای هیجانی اساسی دلبستگی ایمن به دیگران مانند نیاز به امنیت، بیان نیازها و هیجان و تفریح و محدودیتهای واقعبینانه و خویشتنداری در دوران کودکی به وجود ( Spontaneity)، سالم