انسان موجودی زیستی، روانی، اجتماعی، اسطوره ای و معنوی است و با توجه به این ابعاد پیچیده می توان گفت که آسیب های مختص به انسان را ضروری است با نگاهی مولتی فاکتور بررسی نموده اعتیاد همواره در لابه لای باورها، ناکامی ها، رنج ها و برآورده نشدن نیازهای انسان خود را نشان میدهد و تاریخچه رشد انسان نیز بعنوان یک عامل زیرساختی به عوامل و پی شآگهی های این مقوله کمک می نماید. هدف این پژوهش بررسی سبک های دلبستگی در معتادین مواد مخدر می باشد، سبک های دلبستگی بنا به نظریه بالبی نحوه تعامل مادر کودک و یا هر مراقبت کننده ای می باشد که در دوران کودکی در تعامل با کودک در جو هیجانی حاکم بر خانواده مؤثر بوده است. سبک دلبستگی فرد در فرآیند رشد او، روابط میان فرد آیند ه، عشق و آسیب های روانی، اجتماعی تأثیرگذار م یباشد. دلبستگی به سه سبک، دلبستگی ایمن، ناایمن و دوسوگرا تعریف می گردد. روش پژوهش، روش علی مقایسه ای است که جامعه هدف آن افراد مراجعه کننده به کلینیک روانشناسی و مشاوره مؤلف در سال 78 77 می باشد که افراد معتاد و سالم)غیرمعتاد (را در برمی گیرد. روش نمونه گیری نمونه گیری در دسترسی است که در میان جامعه آماری 60 نفر مبتلا به سوء مصرف مواد و 60 نفر سالم انتخاب شدند. ابزار سنجش مقیاس سب کهای دلبستگی هازن و شیور می باشد نتایج حاصله با استفاده. از آزمون T برای گروه های مستقل در پژوهشی در پژوهش نشان می دهد که تفاوت بین میانگین افراد معتاد و غیرمعتاد با p < %05 در نمرات نمرات سبک دلبستگی به لحاظ آماری تفاوت معناداری را نشان می دهد.