از دیدگاه جرم شناختی مناطق مرزی به دلیل موقعیت جغرافیای و سیاسی خاص، با مشکلات اقتصادی، اجتماعی، و بحران های فرهنگی زیادی روبه رو هستند. از جمله این مشکلات، مشکل بیکاری و روی آوردن به شغل قاچاق کالا و کولبری به عنوان یکی از شیوه های معیشت و سبک خاص زندگی است. لذا مناطق مرزی از محروم ترین مناطق کشور هستند که بحث دوری از مرکز هم در این محرومیت بی تأثیر نیست. تحقیق حاضر با توجه به وقوع کولبری، با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و مشاهده درصدد است تا ابعاد حقوقی و جرم شناختی کولبری و حمایت های لازم از کولبران را مورد بررسی قرار دهد. مضافاً بحث تیراندازی به کولبران و اینکه مأمورین مستند به کدام مقرره قانونی به سمت کولبران تیراندازی می کنند و برخورد نیروهای انتظامی با این پدیده را بررسی می کند. این پژوهش نتیجه می گیرد که کولبری در نواحی مرزی باید به عنوان یک شغل مورد تأیید قانون قرار گیرد و کولبران از حمایت های حقوقی، معنوی و بیمه ای منتفع گردند. مردم مناطق مرزی به عنوان یکی از توسعه نیافته ترین مناطق کشور به ناچار به مشاغل کولبری یا به تعبیر قانون گذار به قاچاق روی آورده در نتیجه برخورد فیزیکی دستگاه انتظامی یا قضایی با کولبران برای مقابله با قاچاق کالا و ارز تأثیر چندانی در کاهش این پدیده نداشته و تناسبی هم بین جرم و مجازات وجود ندارد و باید به دنبال راهی برای ایجاد اشتغال و افزایش اعتماد مرزنشینان به نظام و افزایش همکاری آن ها در تأمین امنیت مناطق مرزی بود.