مهمتر از وجود جرم در جوامع، ترس ناشی از آن است. وقتی که جرمی در جامعه به وقوع میپیوندد به ویژه وقتی که شدید باشد، اثرات این جرم و ناامنی ناشی از آن بیشتر جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد. لذا همانگونه که از بین بردن یا کاهش جرم در جوامع مهم است، کاهش و از بین بردن ترس ناشی از آن مهمتر است. در بسیاری از جوامع وقتی که جرمی خطرناک اتفاق میافتد اثرات و ترس و عدم احساس امنیت ناشی از آن تا مدتها در ضمیر ناخودآگاه اعضای آن جامعه باقی میماند. در این میان جوامع و در رأس آن دولتها و پلیس علاوه بر اتخاذ سیاستهای پیشگیری از جرم، درصدد هستند که ترس از جرم را به حداقل برسانند و امنیتی را در حد معمول و متعارف برقرار کنند. بدین جهت برای برقراری چنین امنیتی به روشهای گوناگون توسل می جویند؛ مثلاً دولتها به سمت تشدید کیفر گرایش پیدا م یکنند و یا پلیس همکاری خود را با اعضای جامعه گسترش میدهد و یا اینکه خود مردم تدابیری را اتخاذ م یکنند. بر این مبنا، این مقاله علاوه بر بررسی عوامل ایجاد کننده ترس، واکنشهای ایجاد شده در برابر ترس از جرم را نیز تشریح می کند.