تنوع گونه های زبانی امریی طبیعی ر زنردگی در زندگی اجتماعی انسانهاست. حتی اگر تأثیر مهاجرت های مدرن را نادیده بگیریم، کشورهایی که همه ساکنان بومی آن، زبان یکسان دارند، استثنای کوچکی هستند. نکته اصلی در تنوع زبانها به رسمیت شناختن و فهمیدن این تنوع زبانی، به عنوان یک نظم طبیعی در جهان است. توجه به زبان ها، در حق برخوداری از آموزش به زبان خود، استفاده از این زبان در سرزمین خود و محیط های اداری و موارد دیگری از این قبیل نمود پیدا می کند. اصلی ترین وظیفه را در حفظ زبان ها و توجه مختص به حقوق زبان را باید دولت ها توسط قوه مقننه پیش بینی و قانونگذاری و همچنین اجرای آن را توسط نهادهای اجرایی تضمین کنند. این قوانین و اجرای آنها باید آزادی کامل را به جمعیت های زبانی به منظور حفظ و پیشرفت زبان و فرهنگ مخصوص به آن تضمین کنند و از هر آنچه موجب تبعیض علیه زبان ها و یا فهنگ خاص هر زبان می شود جلوگیری و برخورد قانونی با متخلفان را نیز پیش بینی نمایند. تصویب اعلامیه جهانی حقوق زبانی در سال 1966 تلاشی بود در راستای تعیین حقوق زبانی و همچنین حفظ و دفاع از این حقوق و تعیین خط مشی های برای جامعه جهانی که تنوع زبانی در جامعه آنها وجود دارد. بر این مبنا و با توجه به اهمیت چنین موضوعی در این تحقیق، فرایند تصویب این اعلامیه و معیارهای مورد تأکید آن اشاره و الزام ایران در پیوستن به اعلامی بررسی و تحلیل می شود.