مناطق مرزی به دلیل موقعیت جغرافیای و سیاسی خاص، با مشکلات اقتصادی، اجتماعی و بحرانهای فرهنگی زیادی روبهرو هستند؛ از جمله این مشکلات، مشکل بیکاری و رویآوردن به شغل قاچاق کالا و کولبری به عنوان یکی از شیوههای معیشت و سبک خاص زندگی است. لذا مناطق مرزی از محرومترین مناطق کشور هستند که بحث دوری از مرکز هم در این محرومیت بیتأثیر نیست نظریات و تئوریهای نوین در رابطه با امنیتی ساختن مناطق مرزی، در کنار مقولههای امنیتی که برای مناطق مرزی تعیین و در نظر می گیرند، جهت محرومیتزدایی از این مناطق، مولفه هایی را در نظر گرفته و در صدد اجرای آن در این مناطق هستند که زمینه توسعه و پیشرفت را در این مناطق نیز فراهم آورند. تحقیق حاضر علیرغم اینکه کولبری را به دلایلی که به تشریح آن پرداختهایم برخلاف شأن و جایگاه کولبر به عنوان یک انسان میداند به بررسی پدیده کولبری به عنوان پدیدهای موجود پرداخته و به ارائه تعریف و تببین ماهیت فقهی و حقوقی آن پرداخته است تا ضمن روشن نمودن ماهیت این پدیده و شناسایی و تعیین قواعد فقهی و حقوقی حاکم بر موضوع کمبودهای تقنینی و فقهی در این رابطه نیز واضح و مبرهن گردد. همچنین ضمن مقایسه با نهادهای مشابه مانند قاچاق کالا در صدد بوده که مشخص نماید کولبری از لحاظ فقه و حقوق جزایی چه ساختار و ماهیتی دارد و نویسندگان برآنند که کمبودها و نبود حمایتهای حداقلی از کولبران را با تکیه بر قوانین و مقررات و خلاءهای موجود مشخص و ضرورت وجود آن را بیان و برای رفع این خلاءها راهکار ارائه دهند.