1403/02/14

بیان کریمی

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
نشانی: کردستان، سنندج، دانشگاه کردستان، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
تلفن: ۹۸-۸۷-۳۳۶۶۴۶۰۰+

مشخصات پژوهش

عنوان
اصالت اقتدار: افلاطون و هابز
نوع پژوهش
مقاله چاپ‌شده در مجلات علمی
کلیدواژه‌ها
افلاطون، هابز، سیاست، تربیت و امنیت
سال 1396
مجله غرب شناسی بنیادی
شناسه DOI
پژوهشگران بیان کریمی ، حسن فتحی

چکیده

افلاطون و هابز از برجسته­ترین فیلسوفان سیاسی هستند هستند که بر ضرورت تشکیل حکومت مقتدر تأکید کرده­اند. تفوق حکومت مقتدر و ویژگی­های آن در فلسفه سیاسی این دو فیلسوف برخاسته از اوضاع زمانه­شان و مبتنی بر مبانی مابعدالطبیعی اندیشه آن­ها است. افلاطون حکومت مطلقِ علمی- اخلاقی را به قصد پایان دادن به هرج­و­مرج­های علمی-اخلاقی، حکومتی مطلوب و عملی شمرده است و هابز حکومت مطلق سیاسی- امنیتی را به انگیزه پایان دادن به نا امنی­های سیاسی- امنیتی مطرح کرده است. پرسش­اصلی ما در این مقاله این است که: افلاطون و هابز چگونه بر پایه مختصات نظام مابعدالطبیعی­شان، حکومت­های مقتدر خود را تدوین کرده­اند؟مدعای اصلی مقاله این است که نگرش­های هابز درباره سرشت انسان تقلیل­گرایانه و بدبینانه است و هابز برخلاف افلاطون تلاشی برای ارائه و طرح زندگی مدنی نیکو و بهتر برای انسان نکرده است.این در حالی است که فلسفه افلاطون به دلیل آرمان­های تربیتی­اش انسان­گرایانه­تر است و افلاطون حکومتی را ترجیح می­دهد که شهروندانش را نه در طراز بهایم و در مرتبه شهوت و غضب، بلکه در مرتبه آدمیت می­خواهد. یعنی او انسان را به طراز فضیلت انسانی که همان فعالیت عقلی است ارتقا دهد.