در این مقاله تحلیل و توصیف فرایند حذف ساختاریدر زبان کردی(کلهری) کانون توجه قرار خواهد گرفت. برای نیل به این هدف از نظریه بهینگی با رویکردی همزمانی استفاده می شود. تحلیل فرایند حذف در این پژوهش مشتمل بر دو بخش خواهد بود. بخش اول مشتمل بر سازوکاری بود که فرایند حذف در آن رخ داده است و بخش دوم بر تحلیل ملاک های انتخاب واکه ای برای اعمال فرایند حذف، بنا نهاده شده است.در این مقاله نشان داده می شود که زبان کردی را باید در میان زبان هایی قرار داد که هم از فرایند حذف V1 و هم از فرایند حذف V2 به هنگام التقای مصوت ها درنقطه ی تماس پسوند و ریشه ی واژگانی استفاده می کنند. همچنین استدلال خواهد شد که همیشه فرایند حذف در نقطه ی تماس دو واکه برای غلبه بر التقای مصوت ها گزینه ی بهینه نیست و گاه فرایند های دیگری همانند غلت سازی نیز به کار می رود و استدلال می شود فرایند حذف تنها زمانی صورت می گیرد که امکان غلت-سازی از واکه ی اول یعنی V1 به دلیل محدودیت شرایط غلت سازی [GH(GLIDEHOOD)] وجود نداشته باشد.