ادیپ شهریار» در اصل یکی از نمایشنامه ها و در حقیقت بهترین اثر نمایشنامه نویس مشهور یونانی «سوفوکلس» است. او این اثر را به شیوه خود ساخته و پرداخته و ارایه کرده است. اما افسانه ادیپ در ادبیات جهان و دانشهای زیادی از جمله روانشناسی وارد شده و مبنای کارهای بسیاری قرار گرفته است. ادبیات عربی تنها در دوره معاصر بود که توانست از روزنه ارتباط جدیدی که با غرب پیدا کرد، با این اثر ادبی والا آشنا گردد. توفیق حکیم و علی احمد باکثیر دو تن از بزرگترین نمایشنامه نویسان عرب هستند که این اثر را بازنویسی و وارد ادبیات عربی کردند. این دو نویسنده هر یک در ارایه داستان روش خاص خود را در پیش گرفته اند. موضوع این مقاله پرداختن به این سه روایت از افسانه ادیپ و بررسی آن از چشم انداز ارایه، شیوه بیان و طرز پرداختن داستان و ترتیب و چگونگی رویدادهای نمایشنامه است. با این شرح که در آغاز اصل داستان و چارچوب آن را تبیین کرده، سپس به مقایسه و برابرنهاد دو روایت دیگر با آن پرداخته ایم. در فرجام کار نتایج مقایسه را که پیرامون اهداف و انگیزه ها، سبک و شیوه هر نویسنده در بازآفرینی این اثر است، تقدیم داشته ایم.