وفور عناصر خیال انگیز و ایماژپردازی های هنرمندانه و شاعرانه در شعر شیرکو بیکس که به حق او را باید بزرگترین و مبرزترین شاعر نوپرداز در ادبیات کردی به شمار آورد، به قدری در خور تأمل است که چشم هر خواننده ای را و تمام هوش و حواس هر شنونده ای را مجذوب خود می کند. از این روی این پژوهش بر آن است که با استفاده از ابزار ادبیات تطبیقی و به روش تحلیلی ـ توصیفی، موضوع مورد نظر را در شعر این شاعر و اشعار محمود درویش شاعر نامدار و پرآوازه عرب، مورد بحث و کنکاش قرار دهد. از آنجا که جامعه آماری موضوع بس گسترده است، از هر یک از شاعران قصیده ای برای این منظور برگزیده شد. استفاده ماهرانه و شاعرانه از خیال و تخیل پردازی در شعر شیرکو بیکس بسیار پررنگ تر و متنوع تر است؛ حال آن که محمود درویش با وجود وسعت خیال و تصویرپردازی اش در قصیده مورد پژوهش چندان به تخیل و گسترانیدن آن دامن نزده است.