رنگ یکی از پدیده های مهم در طبیعت است که همیشه در هنر و ادبیات بازتاب یافته و به دلالتها و ایقاعهای خاصی ممتاز گشته است. وجود رنگها در طبیعت بیانگر حکمت عالیه در آفرینش است و از گذشته های دور به گونه های متعددی در باور مردم رسوخ یافته است. نزار قبانی به طرز ویژه ای در هنر خویش رنگ را برای بیان اغراض خود به خدمت گرفته است. وی که یکی از برجسته ترین شاعران مقاومت به حساب می آید، دلالتهای خاصی به رنگ بخشیده است. به گونه ای که رنگ که یکی از عناصر مهم صور خیال محسوب است، در اشعار او کاربردی نمادین پیدا کرده و الهامگر معانی مورد نظر شاعر شده است. این جستار بر آن است که دلالتهای رنگ و کارکردهای معنی شناختی آن را در اشعار پایدرای نزار قبانی مورد مداقه قرار داده و این مسأله را تبیین کند که رنگ چه دلالتهایی در شعر این شاعر دارد و چه رابطه ای میان تناسب آن با معنای مقصود است؟ آیا شناخت رنگها و دلالتهای آن در شعر وی خواننده را بر معانی رمزی اشعار او واقف می گرداند؟