ادبیات متعهد و ادبیات پایداری هر دو تا حدودی در راستای هم هستند و بنمایه های مشترکی دارند. اساس شکل گیری این دو شاخه از ادبیات، مبارزه، دفاع از اندیشه و دستاوردهای فکری، فرهنگی و سیاسی، و بیان عواطف و احساسات ناب درونی در قبال شخصیتها و رویدادهای مختلف است. با داشتن اهداف مشترک، این دو ادبیات داد و ستدهایی در حوزه سبک و مضمون با هم داشته اند. شاعران ادبیات پایداری برخی از مضامینی را که در شعر شاعران ادبیات متعهد بوده است، بازآفرینی کرده و آن را گسترش داده اند. در این جستار به بررسی ریشه های مضامین مشترک و طرح برخی از مهمترین این مضامین در شعر ادبیات متعهد و ادبیات پایداری، بر مبنای مطالعه و بررسی توصیفی ـ تحلیلی و سندکاوی می پردازیم. نتایج بحث و بررسی حاکی از تأثیرپذیری شاعران ادبیات پایداری از مضامین و شیوه های بیانی شاعران متعهد است.