انسجام و پایداری خانواده زیربنای داشتن جامعهای سالم و تربیت نسل آینده است. در آموزههای دینی، ضمن تشویق به ازدواج و فرزندآوری، گزارههای متعددی در خصوص انتخاب همسر و مقدمات ازواج وجود دارد که هدف از آن استحکام پیوند زناشویی میباشد. آزمایشهای قبل از ازدواج به آزمایشهایی گفته میشود که برای اطلاع و اطمینان از سلامتی زوجین از بیماریهای ژنتیکی و مقاربتی صورت میگیرد. باتوجه به نوظهور بودن این دسته از آزمایشها، در منابع دینی بدانها اشاره نشده است، به همین دلیل در ضرورت و الزامی بودن آنها میان فقهای معاصر اختلافنظر وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل دیدگاههای فقهی در مورد امکانسنجی الزام شرعی زوجین به انجام این آزمایشها به روش توصیفی ـ تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانهای و با استفاده از ابزار فیش-برداری صورت گرفته است. با جمعبندی آرای فقهی، میتوان دیدگاههای ارائه شده را در دو دسته کلی جای داد. برخی از فقها با دلایلی همچون: وجوب حفظ نفس، پیشگیری از بیماری، پرورش نسل سالم و غیره موافق الزامی شدن این دسته از آزمایشها هستند و در مقابل، دسته دیگر با استناد به دلایلی همچون: غیرقطعی و محدود بودن نتایج آزمایش، نقض حریم شخصی افراد، مخالفت با قدر خداوند و اشتراط شرط غیرشرعی وغیره مخالف الزامی بودن این دسته از آزمایشها هستند و یا به صورت کلی با انجام این دسته از آزمایشها مخالف میباشند. با تحلیل آرای فقهی، مشخص میشود که الزام به انجام آزمایشهای قبل از ازدواج بهعنوان یکی از عوامل پایداری خانواده و سلامت اجتماعی قابل پذیرش بوده که موجب تحقق بیشتر مقاصد شریعت از تشکیل خانواد میگردد؛ با این وصف، ازدواج بدون انجام آزمایش، از نگاه فقهی به معنای بطلان رابطه زوجیت نمیباشد.