برتری جویی و مطالبه گری در زندگی اجتماعی همواره سبب وقوع انواع جرم ها در زندگی بشر بوده است و تلاش جوامع موجب محدود کردن آزادی های فردی در راستای رعایت حقوق عمومی موجب پیدایش قانون مجازات گردیده است. جرم انگاری کارها و میزان و نحوه مجازات رابطه مستقیم با مبانی فرهنگی و فکری جامعه دارد. قوانین جزایی ایران بر اساس مبانی فرهنگی و فکری اسلامی بنا شده و سعی قانون گذار بر آن بوده است تا با وضع قوانین جزایی هدف و مقاصد شارع در حیات اجتماعی محقق گردد. با این وصف، اصول کلی همچون تفسیر قانون به نفع متهم، درء حدود به شبهه، نگاه حداقلی به مجازات، و... که در آیات و احادیث به آنها اشاره شده است، تأثیر مستقیمی بر نحوه تفسیر قوانین جزایی دارد. از سوی دیگر اصول لفظی همچون مطلق و مقید، عام و خاص، مفهوم مخالف و سایر اصول لفظی نیز در نگرش و برداشت فقیه یا قاضی از متون دینی موثر است. با فهم دقیق اصول لفظی علاوه بر آشنایی با حل تزاحم بین نصوص و آموزه ها، با نگاه مقصدگرایانه به مسائل جزایی آشنا شده و این امر موجب می گردد مفسر قانون بتواند تفسیر و رویکرد بهتری به قرائت و تفسیر متون و قوانین جزایی داشته باشد.