برداشتهای مختلف از متون دینی همواره از موضوعهای بحثبرانگیز بوده و در علم تفسیر و اصول فقه، قواعد و راهکارهایی برای تفسیر صحیح از متون ارائه شده است؛ با اینوجود، خوانشهای مختلف ازمتون سابقهای به قدمت فقه دارد. لزوم تفسیر متون در افق تاریخی صدور، از قواعد مهم تفسیر است که میتواند به ترجیح یکی از خوانشهای فقهی کمک نماید. از اختلافات فقهی مذاهب اسلامی، در نماز است که شافعیه و امامیه قائل به جهر و » بسمله « جهر به حنفیه، مالکیه و حنابله قائل به عدم جهر هستند. دلیل اصلی هر دو دیدگاه، استناد به روایات همسانی است که بیانگر کیفیت امامت پیامبر)ص( است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانهای به بررسی تأثیر نگرش تاریخی فقها بر تفسیر روایات همسان پرداخته و با ارائه شواهد تاریخی و تشکیل خانواده حدیثی نشان داده است که روایات مذکور دلالت قطعی بر نفی بسمله نداشته و با استقراء احادیث مرتبط، مشخص میگردد ذکر عبارات نخستین آیه در احادیث، برای اشاره به سوره و ضرورت قرائت سوره حمد در نماز بوده که بهدلیل پذیرش و شهرت اسامی سُور از قرن دوم به بعد، از این عبارت نفی بسمله برداشت شده است.