مرگ حقیقتی انکارناپذیر و اجتناب ناپذیر است و انسان معمولا در طول زندگی خود اموالی را به دست آورده و در زمان وفات برجای میگذارد که به وارثان فرد متوفی تعلق دارد. اسباب ارث در فقه اسلامی عبارتند از: نسب، نکاح، ولاء و اسلام. گاهی با وجود اسباب و شروط آن، مانعی حادث میشود که رابطه توارث را قطع کرده و با وجود اسباب، وارث از ارث محروم میگردد. موانع ارث در فقه اسلامیعبارتند از: قتل، اختلاف دین و بردگی.علیرغم اتفاق نظر فقهاء براینکه قتل یکی از موانع ارث بهشمار میآید اما در نوع قتل با هم اختلاف نظر دارند و علت آن وجود انواع مختلف قتل است که گاهی با قصد و انگیز انجام میگردد که به آن قتل عمد، گاهی بدون هیچ قصد و انگیزهای به صورت خطایی بوده که به آن قتل خطاء و گاهی قتل چیزی میان این دو موضوع میباشد که به آن قتل شبه عمد اطلاق میگردد.تحقیق حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته که ضمن بازشناسی دقیق موانع ارث و استدلالهای ارائه شده از سوی فقهای مذاهب سعی در بررسی همه جانبه، قتل بهعنوان یکی از موانع مورد اتفاق فقهاء دارد. بهصورت کلی قتل بهعنوان یکی از موانع ارث از نظر فقهای مذاهب اربعه دارای چهار چوب زیر است: احناف گفتهاند: قتلی موجب محرومیت از ارث می-شود که سبب وجوب قصاص یا کفاره شود. مالکیه قائل بر آن هستند که قتلی مانع از ارث میباشد که عمد و عدوان باشد حال بهصورت مباشر یا به تسبیب و از نظر آنان وجود دو شرط زیر لازم است: الف) عمدی بودن و ب) عدوانی بودن قتل.از نظر شافعیه، قتل در تمامی حالات مانع از ارث است زیرا اصل در قتل مانع از ارث وصف قتل بودن فعل است که به هراعتباری ممکن است محقق گردد.حنابله قتلی را موجب محرومیت از ارث می دانند که در آن قصاص، کفاره یا دیه شرط شده باشد با استقراء آراء و دلایل دیدگاههای مختلف به نظر میرسد دیدگاه شافعیه که انواع سه گانه قتل را مانع از توارث میداند، به احتیاط نزدیکتر باشد و در برخی از حالات مثل قتل به حق نیز راهکارهای ذکر شده که میتواند موجب ثبوت رابطه توارث با حفظ مقاصد شریعت گردد.