در دوران پسااستعماری، با رواج مهاجرت و گسترش ارتباطات، ملیتها دچار پیوندخوردگی شده و به همین دلیل ممکن است افرادی همزمان به چند ملیت متفاوت تعلق داشته باشند. نژادهای چندگانه این پیوندخوردگی نیز به وضوح قابل مشاهده است. فضای سوم محل تلاقی فرهنگهای بومی و جهانی است. عدم مقاومت در مقابل تهاجم فرهنگی در نهایت منجر به پیوندخوردگی فرهنگی میشود. این پژوهش توصیفی_تحلیلی بااستفاده ازنظریۀ پیوند خوردگی هومیبابا سعی در بسط و توصیف پیوند خوردگی زندگی روستایی و شهری دی دارد. داستان کوتاه «استفاده روزمره» روایتگر زندگی مادر (ماما) و دو دخترش (دی و مگی) است. یکی از دخترانش، دی، تحت تأثیر فرهنگ شهری قرار گرفته و دیگر میراث خود را آنچنان که خانواده روستاییاش ارزشمند میشمارند، باارزش نمیداند. هدف پژوهش نشان دادن میزان شدت و عمق این پیوندخوردگی فرهنگی است. داشتن دوست پسر غیر بومی، تغییر پوشش، تغییر زبان، دیدگاه وی در مورد صنایع دستی وموارد دیگر را میتوان از نمونههای قطع پیوند فرهنگ و آداب و رسوم روستایی شخصیت برشمرد. افکار شهری دی بر عقاید و رسومات روستایی وی غالب شده و گذشته و اصالت او را مورد هجمه قرار داده است.