عرفان و تصوف به عنوان شاخه ای از دانش بشری جایگاهی مناسب برای بیان افکار و اندیشه های عارفان بوده و بنا به دریافت های خاص آنان موجب ظهور تعاریف و اصطلاحات عرفانی گردیده است. اگر چه در ظاهر گفته های عارفان با یکدیگر متفاوت بوده و با الفاظ و عبارات گوناگونی بیان شده ولی یک مقصود را دربرداشته است. یکی از این اصطلاحات تجلی است که عارفان با اشاره به آن کیفیت دید و دریافت خود از حق تعالی و ظهور او را در عالم بیان کرده و با درک و اتصال خود به مبدأ وجود مقدمات قرب خود را به حق فراهم می سازد. نگارنده در این مقاله می کوشد تا دیدگاه شبستری را راجع به تجلی حق تحلیل کند و برای تبیین بهتر آن از کتاب و سنت بهره جوید. شبستری علت پیدایش همه موجودات را تجلی می داند که به دو صورت تحقق می پذیرد.