متن چکیده بازارها بهعنوان فضاهای جمعی و عناصر حیاتی در ساختار شهری، نقش قابل توجهی در تداوم حیات اجتماعی و فرهنگی شهرها ایفا میکنند. دلبستگی به مکان، به عنوان عاملی کلیدی در افزایش رضایتمندی کاربران، وفاداری به فضا و تداوم حضور مخاطبان، نیازمند بررسی عمیق ابعاد تأثیرگذار است. این پژوهش با هدف سنجش ابعاد مؤثر بر دلبستگی به مکان در بازار قیصریه اصفهان – نمونهای شاخص از فضاهای شهری با پیشینهای تاریخی – به روش ترکیبی (اکتشافی) و با استفاده از منابع کتابخانهای و پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری شامل ۳۸۴ نفر از کاربران فعال فضا (کسبه، خریداران، ساکنان و شاغلان) است که با روش نمونهگیری تصادفی و بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند. دادهها با نرمافزار SPSS26 و آزمونهای آماری تحلیل گردید. یافتهها نشاندهنده وضعیت مطلوب بازار قیصریه از منظر شاخص دلبستگی به مکان است. چهار بعد اصلی شناساییشده – هویتمکانی، دلبستگیعاطفی، وابستگی به مکان و پیوند اجتماعی – در کنار عوامل فردی و زمانی، چارچوب این ارزیابی را تشکیل میدهند. بر اساس تحلیلهای آماری، مؤلفههای عاطفه مکانی (با اولویت اول) و هویت مکانی بیشترین تأثیر را در شکلگیری حس دلبستگی داشتهاند، در حالی که وابستگی به مکان و پیوند اجتماعی با اختلافی معنادار، نقش کمتری ایفا کردهاند. این نتایج بر اهمیت غلبه ابعاد عاطفی-هویتی بر ابعاد عملکردی در فضاهای تاریخی-فرهنگی تأکید دارد و لزوم توجه به این شاخصها را در برنامهریزیهای احیا و نگهداشت بافتهای شهری آشکار میسازد. مطالعه حاضر الگویی کاربردی برای طراحی و بازآفرینی فضاهای تجاری تاریخی ارائه میدهد که قادر است پلی میان نیازهای معاصر و اصالت مکانی برقرار کند.