در سال های اخیر پس از مطرح شدن دوباره ی اهمیت فضاهای عمومی و ارزش زندگی شهری، نما اهمیت دوباره ای یافته است. نمای ساختمان ها نقشی بسیار پراهمیت را در نمایش شهری ایفا می کنند که همان پس-زمینه ی شهری است. به همان نسبتی که در هنر نمایش، طراح صحنه سعی در خلق فضایی مرتبط با موضوع نمایش دارد، در شهر نیز، در مقام صحنه ای از یک نمایش با بعد زمانی و مکانی وسیع، نمای ساختمان ها نشانگر اتفاقات ریز و درشتی است که در این بستر به وقوع می پیوندد. عدم وجود فرایند صحیح طراحی نما، سیمای شهرها را به فرجامی ناخوشایند کشانده و آن چه را که امروز شاهد آن هستیم، وجود نماهایی منفرد و ناهماهنگ است. با توجه به رابطه ی فعالیت های انسان با فرهنگ، شهر بستری است که در آن فرهنگ از طریق فعالیت ها و ارتباطات انسانی به جریان در می آید. کالبد شهر، بالأخص نماهای شهری به بازنمایی این رابطه پرداخته و ارزش ها را عینیت می بخشند. در این راستا این پژوهش از طریق روش مطالعات کتابخانه ای با مروری بر عوامل قابل توجه در شکل گیری نماها و سیمای شهر از منظر عملکری، هویتمندی، زیباشناسانه و زیست محیطی سعی در معطوف کردن توجه معماران، مهندسان و ارگان ها به اهمیت نما در منظر شهری دارد و در نهایت با تحلیل این عوامل به ارائه ی راه کارهایی جهت حل بحران نما و سیمای شهر می پردازد.