زندگی در خوابگاه دانشجویی تقریباً برای همه دخترانی که در دانشگاه پذیرش می شوند اتفاقی تازه و امری اجتناب ناپذیر است. این دوران فصلی خاص از زندگی است که در هیچ مقطعی دیگر تکرار نخواهد شد و در سنی اتفاق می افتد که دختران در شرایط حساس روحی و روانی قرار دارند. دانشگاه علاوه بر توجه به امر آموزش دانشجویان به پرورش روحی و اجتماعی دانشجویان نیز باید توجه داشته باشد. خوابگاه را نمی توان تنها مکانی برای گذران اجباری این دوران در نظر گرفت درواقع خوابگاه، سکونتگاهی است که باید همانند دیگر سکونتگاه های انسانی با دقت طراحی و اداره شود تا ساکنین آن بتوانند با رضایت کافی در آن زندگی کنند. کیفیت فضا و میزان رضایت ساکنین در سال های اخیر طی مباحثی که در روانشناسی محیطی مطرح می شود بسیار مورد توجه قرار گرفته است. یکی از عوامل اصلی رضایت کاربران از فضا حس مکان است، مفهومی که در آن یک فضای معمولی به مکانی با ویژگی های حسی و رفتاری خاص برای افرادی مشخص تبدیل می شود. چگونگی ایجاد حس مکان در فضا به عوامل مختلفی بستگی دارد. از میان عوامل بسیار زیادی که در این بین دخیل هستند، پژوهشگران و نظریه پردازان مختلفی توجه به سه فاکتور در فضا را برای ایجاد حس مکان مناسب بیان کرده اند که شامل فرم، فعالیت و معنا می شود. در این پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی میزان وجود این حس در سکونتگاه های فعلی دانشگاه کردستان بررسی شد. نتایج حاصل از پرسشنامه ها نشان می دهد حس مکان موجود در خوابگاه به میزان بسیار کمی به فرم وابسته است، در حد متوسط به نحوه انجام فعالیت ها و در حد بسیار زیادی به باورها و معانی شکل گرفته در ذهن دانشجویان وابسته است. در انتها با توجه به مطالب و نتایج به دست آمده در پژوهش سکونتگاه جدیدی برای دانشگاه کردستان طراحی شده است و تلاش بر این بوده است کیفیت فضا با استفاده از فاکتورهای حس مکان افزایش یابد. همچنین پیشنهاد می شود در پژوهش های بعدی به امکان ایجاد این حس در خوابگاه ها موجود پرداخته شود و با تغییرات ممکن در فرم و تأمین فعالیت دانشجویان حس مکان را در این بناها افزایش داد.