منطقه گرایی ،یکی از رویکردهای معماری است که در تعامل با فرهنگ و بستر فرهنگی قرارداشته و بر لزوم توجه به ویژگیهای فرهنگی، جغرافیایی، اقلیمی به منطقه خاص تأکید می کند.این خصوصیات در نهایت ،به معماری "احساس" بخشیده وحس مکان را در مواجه با فضاها تقویت می کنند. منطقه گرایی پس از ظهور مدرنیزم چالش های فراوانی را در خصوص تعامل یا تقابل معماری مدرن وهویت های فرهنگی منطقه ای بیش روی تئوریهای نوین معماری قرار داد که حاصل آن تحول ودگرگونی درنوع نگرش به منطقه گرایی در چارچوب واژگانی نظیر منطقه گرایی مدرن یا منطقه گرایی انتقادی است. جنبش زیست منطقه گرایی درمعماری، تحت شعاع جنبش های طراحی پایدار وطراحی بوم شناختی قرار گرفته است .این جنبش ،دربردارنده ی یک نظریه و عملی است که پیوند فرهنگ انسانی را به زیست بوم های منطقه ای در وضعیتی پایدار در نظر داشته و وابستگی های فرهنگی و بوم شناختی را به هم مرتبط کرده ومنجر به خلق حساسیت های مکان محوری می شود که با دانش عمیقی از مناظر بومی طبیعی، اقلیم، جغرافیا، فرهنگ های بومی و تاریخ محیطی نمایش داده می شود . روش تحقیق در این پژوهش به شیوه تحلیلی ـ توصیفی بوده و هدف آن، تبیین منطقه گرایی از طریق تعریف واژگان کلیدی این حوزه می باشد.